بازگشت

اسارت مسلم


در مورد کيفيت اسارت مسلم بن عقيل، اقوال مختلف است:

1- ابن اعثم کوفي مي نويسد: هنگامي که مسلم در اثر کثرت ضربات وارده دست


از حمله برداشت تا تجديد نيرو کند، مردي از اهل کوفه از پشت سر با نيزه ضربه اي بر او وارد ساخت و او را نقش زمين کرد و بعد او را دستگير کردند.

2- شيخ مفيد رحمة الله مي نويسد: هنگامي که حضرت مسلم بن عقيل احساس کرد که قدرت ادامه ي حمله را ندارد، بر ديوار خانه اي تکيه کرد تا استراحت کند، محمد بن اشعث به مسلم گفت: تو را امان مي دهم، مسلم از او پرسيد: آيا من در امانم؟! او گفت: آري! ولي عبيدالله بن عباس سلمي از امان دادن به مسلم خودداري کرد و مسلم گفت: اگر به من امان ندهيد هرگز دستم را در دست شما نخواهم گذاشت (تسليم شما نخواهم شد) بعد او را بر مرکبي سوار کردند و آن گروه در اطرف مسلم جمع شده و شمشيرش را گرفتند، مسلم وقتي که اوضاع را بدين منوال ديد از سر نااميدي گفت: اين آغاز مکر و بيوفائي است.

3- ابومخنف ذکر نموده است که: بر سر راه مسلم، حفره اي را کنده و روي آن را پوشانيده بودند، هنگامي که مسلم حملات خود را به آن گروه آغاز کرد، آنها از آن منطقه عقب نشيني کردند و مسلم در آن حفره سقوط کرد و همين امر باعث دستگيري او شد [1] .


پاورقي

[1] حياة الامام الحسين 398 /2.