کشتن راشد بن اياس
ابراهيم، خزيمة بن نصر را بر سواران گماشت و خود با سپاه پياده حرکت مي نمود و با يارانش به جلو رفت تا با راشد بن اياس رو به رو گشتند که با چهار هزار نفر بود، ابراهيم به سپاهيانش گفت: کثرت جمعيت دشمن، شما را سست نکند، سوگند بخدا چه بسا يک مرد دلاور به از ده نفر است، و خدا با صابرين است.
پس جنگ شديدي بين ياران ابراهيم و سپاه راشد رخ داد، و در آن هنگام خزيمه بر راشد بن اياس حمله کرد و او را به قتل رسايند و فرياد برآورد که: بخداي کعبه راشد را کشتم.
چون راشد کشته شد، ياران او متفرق شدند، پس ابراهيم و خزيمه با ساير سپاه به آن طرف که مختار در آنجا مستقر بود حرکت کرده و کسي را زودتر از خود فرستادند تا بشارت قتل راشد را به مختار ابلاغ کند.
مختار چون از قتل راشد آگاه شد تکبير گفت و يارانش نيز تکبير گفتند و روحيه ي ياران او قوي گشت، بر عکس سپاهيان ابن مطيع که خبر قتل راشد آنها را سست و ضعيف نمود [1] .
پاورقي
[1] کامل ابن اثير 222 /4.