بازگشت

حمله به سپاه زحر بن قيس


ابراهيم و سپاهيانش بيرون آمدند تا به محله ي خويش رسيد و يارانش که در آنجا بودند گرد او جمع شدند و با آنان در کوچه هاي شهر تا پاسي از شب راه مي رفتند و از مواضعي که سپاهيان ابن مطيع در آنجا مستقر بودند پرهيز مي کردند تا اينکه به مسجد «سکون» رسيدند، يک دسته از سپاهيان زحر بن قيس که فرمانده اي نداشتند در آنجا مستقر بودند، ابراهيم بر آنان حمله کرد و آنان را به طرف ميدان کنده عقب راند و آنان را تعقيب مي کرد و مي گفت: خدايا! تو مي داني که ما براي اهل بيت پيامبر تو غضب کرديم پس ما را بر اينان پيروز گردان.