مختار سعيد بن منقذ را فرستاد تا در بام آتش افروزد، و عبدالله بن شداد را دستور


داد در کوفه ندا سر دهد: «يا منصور امت» تا ياران و اصحاب او گرد آيند، و سفيان بن ليلي و قدامة بن مالک را گفت که آواي «يا لثارات الحسين» سر دهند. آنگاه خود مختار سلاح پوشيد، ابراهيم به او گفت: نيروهاي عبدالله بن مطيع در کوفه مستقر شده اند و ممکن است کساني که با ما بيعت کرده اند نتوانند خود را به ما برسانند، من با يارانم در اطراف کوفه مي روم و آنان را با شعار خودمان بخوانم و آنان را گردآورده سپس نزد شما مي آييم و هر کس نزد شما آمد همنيجا بماند تا اگر سپاهيان ابن مطيع قصد شما کنند از شما دفاع کنند.

مختار گفت: عجله کن ولي مبادا بسوي امير ايشان روي و با آنها به جنگ بپردازي بلکه تا مي تواني اقدام به جنگ نکن مگر در جائي که آنان شروع به جنگ نمايند.