بازگشت

پشيماني


اهل عراق پس از شهادت امام حسين عليه السلام تأسف خوده و از آنچه کرده بودند که منجر به شهادت امام عليه السلام گشته بود، پشيمان شدند. عبيدالله بن حر، که از اشراف کوفه بود و امام او را در بين راه دعوت کرد و او نپذيرفت آنچنان از کرده ي خود پشيمان شد که نزديک بود جانش از تن بدرآيد، پس گفت:


فيالک حسرة ما دمت حيا

تردد بين روحي و التراقي


حسين حين يطلب بذل نصري

علي اهل الضلالة و النفاق


غداة يقول لي بالقصر قولا

اتترکنا و تزمع بالفراق


و لو اني اواسيه بنفسي

لنلت کرامة يوم التلاقي


مع ابن المصطفي نفسي فداه

تولي ثم ودع بانطلاق





فلو فلق التلهف قلب حي

لهم اليوم قلبي بانفلاق


فقد فاز الالي نصروا حسينا

و خاب الاخرون اولو النفاق [1] [2] .


ابتداي حرکت شيعه از سال 61- همان سالي که امام حسين عليه السلام شهيد گرديد - بود، و آنان به فکر جمع آوري سلاح و آمادگي براي مبارزه افتادند و يکديگر را براي خونخواهي امام حسين در پنهان مي خواندند تا يزيد بن معاويه مرد [3] .


پاورقي

[1] «تا زنده هستم و جان در بدن دارم حسرت مي‏خورم؛ حسين هنگامي که از من درخواست ياري کرد بر اهل ضلالت و نفاق؛ ديروز در قصر بني‏مقاتل به من گفت که: ما را رها کرده و از ما جدا مي‏گردي؟!؛ اگر من او را ياري کرده بودم، فرداي قيامت به سعادت مي‏رسيدم، با فرزند پيامبر که جان فداي او، او رفت وداع کرد و از ما جدا شد؛ اگر ناراحتي، قلب زنده را بدرد، ناراحتي امروز دل مرا پاره کند؛ فائز شدند کساني که حسين را ياري کردند، و صاحبان نفاق زيان کردند».

[2] بحارالانوار 355 /45.

[3] کامل ابن ‏اثير 162 /4.