بازگشت

تهديد به عزل


سپس نامه اي به عمر بن سعد نوشت که: من تو را بسوي حسين نفرستادم که از او دفع شر کني! و کار را به درازا کشاني! و به او اميد سلامت و رهايي و زندگي دهي و عذر او را موجه قلمداد کرده و شفيع او گردي! اگر حسين و اصحابش بر حکم من سر فرود آورده و تسليم مي شوند آنان را نزد من بفرست، و اگر از قبول حکم من خودداري کردند با سپاهان خود بر آنان بتاز و آنان را از دم شمشير بگذران و بند از بند آنان جدا کن که مستحق آنند! و چون حسين را کشتي، پيکر او را در زير سم اسبان لگدکوب کن که او قاطع رحم و ستمکار است! و نمي پندارم که پس از مرگ او اين عمل (لگد کوب کردن) به او زياني برساند ولي سخني است که گفته ام و بايد انجام شود!! پس اگر فرمان ما را اطاعت کردي تو را پاداش دهم، و اگر از فرمان من سر باز زدي از لشکر ما کناره گير و مسئوليت آنها رابه شمر بن ذي الجوشن واگذار که ما فرمان خويش را به او داده ايم و السلام [1] .


پاورقي

[1] اعلام الوري 233.