روز پنجم محرم
در اين روز که مطابق با روز يکشنبه بوده است، عبيدالله بن زياد مردي را به دنبال
شبث بن ربعي [1] فرستاد که در دارالاماره حضور يابد، شبث بن ربعي خود را به بيماري زده بود و مي خواست که ابن زياد او را از رفتن به کربلا معاف دارد، ولي عبيدالله بن زياد براي او پيغام فرستاد که: مبادا از کساني باشي که خداوند در قرآن فرموده است: «چون به مؤمنين رسند گويند: از ايمان آورندگانيم، و هنگامي که به نزد ياران خود- که همان شياطينند- روند، اظهار دارند: ما با شماييم و مؤمنين را به سخره مي گيريم» [2] ، و به او خاطر نشان ساخت که اگر بر فرمان ما گردن مي نهي و در اطاعت مائي، در نزد ما بايد حاضر شوي.
شبث بن ربعي، شبانگاه نزد عبيدالله آمد تا رنگ گونه ي او را نتوان بخوبي تشخيص داد! ابن زياد به او مرحبا گفته و در نزد خود بنشاند و گفت: بايد به کربلا روي، پس شبث قبول کرد و عبيدالله او را بهمراه هزار سوار بسوي کربلا گسيل داشت [3] .
سپس عبيدالله بن زياد به شخصي به نام زحر بن قيس با پانصد سوار مأموريت داد که بر جسر صراة [4] ايستاده و از حرکت کساني که به عزم ياري امام حسين از کوفه خارج مي شوند، جلوگيري کند، فردي به نام عامر بن ابي سلامه که عازم بود براي پيوستن به امام حسين عليه السلام از برابر زحر بن قيس و سپاهيانش گذشت، زحر بن قيس به او گفت: من از تصميم تو آگاهم که مي خواهي حسين را ياري کني، باز گرد! ولي
عامر بن ابي سالمه بر زحر بن قيس و سپاهش حمله ور شد و از ميان سپاهيان گذشت و کسي جرأت نکرد تا او را دنبال کند. عامر خود را به کربلا رساند و به امام حسين عليه السلام ملحق شد تا به درجه ي رفيعه ي شهادت نائل آمد، او از اصحاب اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب عليه السلام بود که در چندين جنگ در رکاب آن حضرت شمشير زده است [5] .
پاورقي
[1] شبث بن ربعي (به فتح شين و باء و کسر راء) گويا پيامبر را درک کرده و مؤذن سجاح (که ادعاي نبوت کرد) بود، سپس به اسلام بازگشت و در صفين از حضرت علي عليه السلام جدا شد و به خوارج پيوست و بعد از آن توبه کرد، و بالاخره از قتلهي امام حسين عليه السلام گرديد. مدائني گفته: او متولي سپاهان شام در کوفه بود و عجلي گفته: شبث بن ربعي از جمله کساني که بر قتل علي عليه السلام کمک کرده است و او از جمله کساني است که براي امام حسين عليه السلام نامه نوشته و او را به کوفه دعوت نموده است (وسيلة الدارين 89).
[2] «و اذا لقو الذين آمنوا قالو آمنا و اذا خلوا الي شياطينهم قالوا انا معکم انما نحن مستهزئون» (سورهي بقره: 14).
[3] عوالم العلوم 237 /17.
[4] نام پلي است که مردم کوفه براي رفتن به کربلا از آن عبور ميکردند.
[5] مقتل الحسين مقرم 199.