بازگشت

همه را فداي حسين


حضرت نگاهي به صورت حسين (ع ) كرد و گريه كرد و نگاهي به صورت ابراهيم و گريه كرد، پس فرمود: ابراهيم مادرش كنيز است هرگاه بميرد كسي غير از من براي او محزون نمي شود، اما حسين مادرش فاطمه و پدرش علي است كه به منزله گوشت و خون من هستند هرگاه حسين بميرد دخترم فاطمه محزون و غصه دار مي شود پسر عمم علي هم محزون مي شود، من نيز محزون مي شوم و من حزن خود را بر حزن آنها انتخاب مي كنم . حضرت فرمود:

من به جبرئيل عرض كردم :

اي جبرئيل ابراهيم بميرد من او را فداي حسين كردم ، ابراهيم پس از سه روز از دنيا رفت .

بعد از مردن ابراهيم هرگاه پيامبر حسين را مي ديد او را به سينه خود مي چسبانيد و مي بوسيد و مي فرمود:

من به فداي كسي شوم كه پسرم ابراهيم را فداي او گردانيدم .

از بس كه پيامبر در فوت ابراهيم محزون و غصه درا در تسلي قلب آن حضرت نازل كرد. (63)


پاورقي

63- ثمرات الحيوة : ج 1، ص 102