بازگشت

هشدار به شيخ نصرت الله ميانجي


جناب مستطاب حجة الاسلام والمسلمين آقاي حاج سيد محمد آل طه، از خطباي نامي و افتخار حوزه ي علميه و شهر مذهبي قم، به نقل از حجة الاسلام و المسلمين آية الله شيخ نصرت الله ميانجي قدس سره حکايتي را نقل فرموده اند که ذيلا مي خوانيد. مرحوم يمانجي گفتند:

يکي از سالها براي تبليغ دين مقدس نبوي صلي الله عليه و آله و سلم به آذربايجان رفته بودم. بعد از انجام وظيفه، وقتي که عازم شهر مقدس قم بودم، شخصي آمد و يک جاجيم دست بافت محلي را به عنوان اينکه نذر حضرت ابوالفضل عليه السلام است، به من داد. جاجيم را با خود به قم آوردم.

سپس به محضر مبارک مرحوم آيت الله العظمي سيد محمد حجت کوه کمري قدس سره - متوفاي جمادي الاول 1372 قمري، مطابق 29 ديماه، 1331 شمسي - رفتم و گفتم: آقا،
جاجيمي را که نذر حضرت ابوالفضل عليه السلام کرده اند، از آذربايجان به قم آورده ام، اينک چه بايد بکنم؟ فرمودند: آن را به نيت حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام به فقيري بده تا استفاده کند.

من فکر کردم اين جاجيم فرش نفيسي است و حيف است که آن را از دست بدهم! لذا آن را قيمت کردم و مبلغي را برابر قيمت آن، به فقير دادم و جاجيم را خودم برداشتم. بعد از مدتي شب در عالم رؤيا ديدم که من به صورت گاو درآمده ام و مرا به خيش بسته اند و زمين را شخم مي زنم! آن کسي که مرا مي راند، چوبي در دست دارد که معمولا گاورانان چنين چوبي به دست مي گيرند و سر آن ميخي هم مي زنند. باري شخص مزبور، مرا با آن وسيله مي راند تا خيشي که به من متصل بود زمين را بشکافد! به کسي که مرا مي راند، گفتم: آخر من چه گناهي کرده ام که بايد اين جور در عذاب سخت گرفتار باشم، و اين کار تا کي ادامه خواهد داشت؟

وي گفت: تا اين زمين را تماما بشکافي! به او التماس کردم که براي تخلص من چاره اي نمايد تا از گرفتاري نجات پيدا کنم. شخصي که آن طرف زمين تشريف داشت، به من گفت: تکليف شما را بايد آن شخصي که در مقابل ما قرار دارد، روشن کند.

وقتي که به خدمت آن بزرگوار رسيدم، عرض کردم: اين بدبختي تا کي ادامه خواهد داشت؟ در جواب فرمود: جاجيمي را که مربوط به ما بود و مسئله اش را هم پرسيده بودي، چرا براي خودت برداشتي؟! در اين گيرودار بودم که از خواب بيدار شدم، و ديدم غرق در عرق مي باشم. بالاخره جاجيم را بردم و به فقير دادم. پول من هم از بين رفت!

آري اين است نتجيه و فرجام خوردن مال غير، بدون رضايت و اجازه ي صاحب مال
خداوند ان شاءالله تعالي به همه ي ما چشم بينا و دلي آگاه عنايت فرمايد تا در يوم الحسرة گرفتار نباشيم. [1] .


پاورقي

[1] چهره‏ي درخشان، ج 1، ص 598.