بازگشت

كشته شدن ژاندرمي


اين قضيه توسط مرحوم حجة الاسلام حاج شيخ محمد تقي اميني اراکي انجداني نقل شده است:

چهل سال قبل که مردم مسلمان نوعا به طور قاچاق به عتبات عاليات مي رفتند، يک ماشين اتوبوس پر از مسافر، به طور قاچاقي عازم کربلا مي شود.

در گردنه ي سر سرخ، که در نزديکي صحنه ي کرمانشاه قرار دارد، ژاندارمي به نام «نريمان» جلوي ماشين را مي گيرد و دستور مي دهد که راننده، زوار را برگرداند. هر
چه زوار به او التماس مي کنند که بگذارد آنها به زيارت امامان شيعه در عراق بروند، او اعتنايي نمي کند؛ تا اينکه زوار او را قسم مي دهند و مي گويند: به حق حضرت قمر بني هاشم اباالفضل العباس عليه السلام بگذار ما برويم.

آن خبيث مي گويد: عباس کيست؟ او هم مثل من يک چکمه پوش بوده است! (نعوذبالله). به محض اينکه اين کلام زشت و کفرآميز از زبان ژاندارم مزبور بيرون مي آيد، تيري مي آيد و او را سرنگون مي کند. هرگز معلوم نشد آن تير از کجا آمد و تيرانداز آن که بود؟

پس از اين واقعه، زوار به سمت کربلا حرکت مي کنند و از آن پس، آن گردنه به «گردنه ي نريمان کش» معروف مي شود. حقير اين قضيه را از زبان يکي از موثقين شنيدم. [1] .


پاورقي

[1] چهره‏ي درخشان ج 2، ص 650.