بازگشت

عنايات غيبي و فراهم شدن وسيله براي خواندن زيارت عاشورا


آقاي حاج ... مردي صالح كه من او را در نائين ملاقات كردم و اهل توسل بود و حالت خوبي داشت و هر وقت با او برخورد كرديم جلسه ما يكپارچه توسل و گريه مي شد و مي گفت :

چرا شما آقايان اهل علم كمتر به زيارت عاشورا توجه مي كنيد؟! مي گفت :

من هر روز صبح مقيّدم زيارت عاشورا را بخوانم .

سالي در سفر مشهد از راه كناره مي رفتم ماشين براي نماز نگه داشت من مفاتيح همراه نداشتم ناراحت شدم كه امروز زيارت عاشورا از من ترك مي شود يك وقت نگاه كردم جلوي من پرده اي نمايان شد روي آن زيارت عاشورا نوشته شده بود خيلي خوشحال شدم و زيارت عاشورا را خواندم .

موقع نقل اين واقعه گريه مي كرد و مي گفت چه بگويم .(35)


پاورقي

35- زبدة الحكايات ، عبدالمحمد لواساني : ص 227