بازگشت

حضرت صديقه مردي را كه منكر فضيلت گريه بر امام حسين بود، توبيخ فرمودند


علامه ي بزرگوار و عالم جليل القدر شيعه، محدث اهلبيت عصمت و طهارت عليهم السلام مرحوم علامه ي مجلسي رضوان الله تعالي عليه از بعضي از اهل وثوق از «سيد علي حسيني» رحمة الله عليه اين قضيه را نقل فرمود:

من مجاور بر قبر مولايم حضرت علي بن موسي الرضا عليه السلام بودم،چون روز عاشورا شد مردي از دوستان ما، کتاب مقتل حضرت امام حسين عليه السلام را براي ما مي خواند تا به اين روايت رسيد که حضرت باقر عليه السلام فرمودند: هر کس در مصائب

حضرت امام حسين عليه السلام اشک ريزد، حق تعالي گناهان او را مي آمرزد، اگر چه بقدر کف دريا باشد.

در آن مجلس مرد جاهلي که مدعي علم بود، حاضر بود و چون به عقل ناقص خود اعتماد تمام داشت گفت: گمان نمي کنم اين حديث صحيح باشد! زيرا چطور ممکن است که گريه کردن بر آن حضرت اينقدر ثواب داشته باشد؟ ما با او به بحث و مجادله زيادي پرداختيم ولي او دست از ضلالت خود برنداشت و برخاست و رفت.

چون صبح شد ديديم او با اضطراب و حالت خاصي آمد و نزد ما نشست و از ما معذرت خواست و از گفته هاي ديروز خود نادم و پشيمان بود! علت پشيماني او را سؤال کرديم. گفت: وقتي از شما جدا شدم و شب شد، به بستر رفتم و خوابيدم. در عالم خواب ديدم قيامت برپا شده است و همه ي مردم را در يک صحرا جمع کرده اند و ترازوهاي اعمال را آويخته اند و صراط را بر روي جهنم کشيده اند و ديوانهاي عمل را گشوده اند و آتش جهنم را برافروخته اند و قصرهاي بهشت را به جلوه درآورده اند.

در آن هنگام تشنگي شديدي بر من غالب شد. چون به طرف راست خود نظر کردم، ديدم حوض کوثر است و بر لب حوض دو مرد و يک زن مجلله ايستاده اند که نور جمال ايشان صحراي محشر را روشن کرده است و آنها لباس هاي سياه پوشيده اند و مي گريند.

از مردي که نزديکم بود، پرسيدم: اينها کيستند که کنار حوض کوثر ايستاده اند؟ گفت: حضرت رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم و حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام و آن زن مجلله حضرت فاطمه ي زهرا عليهاالسلام هستند. گفتم: چرا لباسهاي مشکي و سياه پوشيده اند و مي گريند؟ گفت: مگر نمي داني که امروز روز عاشورا است و روز شهادت آقا سيد الشهداء اباعبدالله الحسين عليه السلام است؟ من جلو رفتم. وقتي به حضرت فاطمه ي زهرا

عليهاالسلام نزديک شدم، گفتم: اي بي بي جان، دختر رسول الله، تشنه ام! آن حضرت از روي غضب به من نظر کرد و فرمود: «تو آن کس نيستي که فضيلت گريه کردن بر مصيبت فرزند دلبندم، نور ديده ي من، شهيد مظلوم حضرت اباعبدالله الحسين عليه السلام را انکار کردي؟»

از وحشت از خواب بيدار شدم و از گفته ي خود پشيمان شدم و حالا از شما معذرت مي خواهم و تقاضا دارم که از تقصير من بگذريد [1] .


پاورقي

[1] کرامات الحسينه ج 2، ص 142 به نقل از تاريخ عشق ص 199 - ترجمه‏ي دارالسلام نوري ج 1، ص 218 به نقل از منتخب طريحي - معالي السبطين ص 103 به نقل از بحار - سحاب رحمت (شيخ عباس يزدي) ص 87 به نقل از بحار ج 44، ص 293 و منتخب طريحي ج 2، ص 83.