بازگشت

اشتقاق نام حسين از نام خداي تعالي


ابو هريره از پيغمبر ـ صلي الله عليه وآله وسلّم ـ در ضمن حديثي روايت کرده که چون خدا آدم را آفريد، در سمت راست عرش پنج شبح در نور ديد که در سجده و رکوع هستند. آدم پرسيد: اين پنج شبح که در هيبت و صورت من هستند کيستند؟ خطاب شد: اينان پنج تن از فرزندان تو هستند که پنج اسم براي آنها از نامهاي خود مشتق کرده ام، و اگر براي ايشان نبود، بهشت و جهنم، عرش و کرسي، آسمان و زمين، فرشتگان و آدميان و جنيّان را نمي آفريدم، پس من محمودم، و اين محمّد است، و من عالي هستم، و اين علي است، و من فاطرم، و اين فاطمه است، و من احسانم، و اين حسن است، و من محسنم و اين حسين است. به عزَّتم، سوگند ياد نموده ام که هر کس ذره اي از کينه ايشان را در دل داشته باشد او را داخل آتش مي کنم، ايشان برگزيدگان من هستند، و به ايشان نجات مي دهم، و به ايشان هلاک مي نمايم. هر وقت حاجتي داري به اين پنج تن متوسل شو، پس پيغمبر ـ صلي الله عليه وآله وسلَّم ـ فرمود: مائيم کشتي نجات! هر کس به آن متعلق شود نجات يابد و هرکس از آن برگردد هلاک شود [1] .

سلمان فارسي در ضمن حديثي روايت مي کند، که پيامبر ـ صلي الله عليه وآله وسلّم ـ فرمود: خداوند از براي ما نامهائي از نامهاي خودش مشتق ساخت پس خداوند عزَّ و جلَّ محمود است، و من محمّدم، و خداوند اعلي است، وبرادرم علي است، و خداوند فاطر است، و دخترم فاطمه است، و خداوند محسن است و دو پسرم حسن و حسين ميباشند [2] .


پاورقي

[1] فرائد السمطين، ص 25و 26 ترجمه به اختصار.

[2] فرائد السمطين، ص 30؛ اين گونه احاديث ممکن است اشاره به مقام کمال پنج تن و خمسه طيبه باشد و اين که آنها مؤدب به آداب الهي، و مرّبي به تربيت ربوبي هستند و به اخلاق الهي تخلّق دارند و چنانکه نام، انسان را به مسمّي مي رساند، آنها نيز که اسمهاي حق و مشتق از نامهاي او هستند ما را به خدا هدايت مي کنند و همچنين دلالت بر ارتباط آنها با عوالم غيب دارد، و در روايات است که «نَحْنُ وَ اللّهِ الاَْسْماءُ الْحُسْني»، و اگر چه همه موجودات به اين معنا اسمهاي حق هستند اما اين پنج نور مقدس، مقام شامخ ديگر دارند و دلالت آنها بر مسمي اظهر وابين است و اما اين که چرا اين پنج نور هر کدام مخصوص به اسمي شده اند شرحش از حوصله اين کتاب خارج است.