بازگشت

شاخه و ميوه درخت نبوت


حمويني، سمعاني، قندوزي و خوارزمي از جابر روايت کرده اند که گفت: پيغمبر ـ صلي الله عليه وآله وسلّم ـ در عرفات بود و علي روبروي آن حضرت بود. پيامبر اشاره فرمود به من و علي، خدمت او رفتيم پس فرمود: يا علي! نزديک من بيا، علي نزديک رفت، فرمود: دستت را در دست من بگذار! پس فرمود: «يا علي! من و تو از يک درختيم من اصل و ريشه آن، و تو فرع آن؛ و حسن و حسين شاخه هاي آن، هرکس به يکي از شاخه هاي آن متعلق گردد خدا او را داخل بهشت نمايد».

«يا علي! اگر امّت من روزه بگيرند به قدري که مثل کمانها خميده شوند و نماز بخوانند به قدري که مثل ميخها خشک و بي حرکت گردند و تو را دشمن بدارند خداوند آنها را به رو در آتش اندازد» [1] .

گنجي شافعي از خطيب بغدادي در «تاريخ» از علي ـ عليه السّلام ـ روايت دارد که پيغمبر ـ صلي اللّه عليه و آله و سلّم ـ فرمود: درختي است که من ريشه و اصل آن، و علي فرع آن، و حسن و حسين ثمره و ميوه آن، و شيعه برگ آن هستند: پس آيا بيرون مي شود از پاکيزه و طيّب غير از طيّب و پاکيزه يعني: فرع و ميوه و برگ درخت پاک همه پاک مي باشند. و نظير اين حديث را نيز از ابو امامه باهلي روايت کرده است [2] .

و اخبار به اين مضمون زياده بر اينها است و شاعر عرب مضمون آنها را چنين به نظم در آورده است:



يا حبَذا دَوْحَةٌ فِي الْخُلْدِ نابتة

ما مِثْلُها نَبَتَتْ فِي الْخُلْدِ مِنْ شَجَر



اَلْمُصْطَفي اَصْلُها وَ الْفَرْعُ فاطِمَة

ثُمَّ اللِقاحُ عَلِيٌ سَيِّدُ الْبَشَر



وَ الْهاشِمِيّانِ سِبْطاهُ لَها ثَمَر

وَالشيعَةُ الْوَرَقُ الْمُلْتَفُ بِالثَّمَرِ



اَنَا بِحُبِّهِمْ اَرْجُو النَّجاةَ غَدَا

وَ الْفَوزَ فِي زُمْرَة مِنْ اَفْضَلِ الزُمَرِ



هذا هُوَ الْخَبَرُ الْمَأثُورُ جاءَ به

اَهْلُ الرِّوايَةِ فِي الْعالِي مِنَ الْاَثَرِ




پاورقي

[1] فرائد السمطين، ص 39. مقتل خوارزمي ص 108 ف 6. ينابيع المودة ص 91.

[2] کفاية الطالب، ص 98 و 178.