بازگشت

جهاد و شهادت


جهاد و شهادت در مکتب اسلام دو عنصر قوام بخش ، هدايت کننده و پيروزي آفرين به شمار مي آيند. اما کارايي اين دو در گرو آن است که عامل منفعت و خودگرايي با اين دو عنصر به وا زنش و مبارزه بر نخيزد. و جامعه پي ريخته شده بر مبناي تفکر معاويه ، جايي براي اين دو يادگار ارزش مند باقي نگذارده بود. چه همه چيز با ترازوي پول و زور سنجيده مي شد و جان نيز کالايي بي ارزش نبود تا بر هر بازاري چوب حراج بر آن نواخته گردد. شيطان شام حتي شوق «شهادت ناب » را نيز از مردم گرفته بود. سايه نا اميدي و يأس همه جا به چشم مي خورد. اين فرهنگ حتي به خير خواهان اهل بيت نيز سرايت کرده بود.

جست جويي در کلمات ايشان ، در آن هنگام که امام عزم سفر مي کنند، گوياي همين مطلب است ؛ منطقي که شهادت را خون ريزي و ثمره جهاد ونثار خون را تضييع خون ها و افتادن به دره ذلت ها مي پندارد. اگر باور نداريد سخنان محمد بن حنفيه فرزند امير مؤمنان را بينيد که مي گويد: «مي ترسم در ميان مردمان کار به اختلاف بکشد.گروهي تو را پشتيباني کرده ، گروهي بر تو بشورند. کار به قتل وخونريزي بکشد و در اين ميان تو هدف تير بلا باشي و آن زمان است که خون بهترين اين امت ضايع و خانواده ات به ذلت گرفتار شوند.» وامام شجاعانه با شکستن اين منطق پاسخ مي گويد: «برادرم بدان که اگر در دنيا هيچ پشت و پناهي نداشته و تنها گردم با يزيد از در بيعت در نخواهم آمد.»

يا آن که در ضمن خطبه اي در مکه مرگ را جزء جدا ناشدني زندگاني آدم مي انگارد و مي فرمايد: «مرگ براي فرزندان آدم همانند گردن آويزي است ، بر گردن دخترکان و گريزي از آن نيست .» وسپس با عشق وشوري فراوان مي افزايد: «وچقدر من مشتاق ديدار نياکانم هستم ؛ همانند اشتياق يعقوب به ديدار يوسف .» افشاندن عطر و فرهنگ شهادت ، در جاي جاي سخنان حضرت در هر زمان ومکان مناسب به چشم مي خورد، چرا که وي به راستي «قتل امرء بالسيف في الله» را «افضل » مي داند. با نگاهي به زيارت ناحيه نيز، ادامه اين فرهنگ را در اين آيينه معرفتي مشاهده خواهيم کرد. دراين زيارت نه تنها بر حسين براي نثار جان و خونش سلام مي شود: «السلام علي الحسين الذي سمحت نفسه بمهجته » و از او با عنوان هاي مختلف از جمله : «شهيد الشهدا» و «أکرم المستشهدين » ياد مي گردد بلکه مکان شهادت او نيز مورد تعظيم و تکريم قرارمي گيرد. «اللهم لا تدع لي في هذا المشهد المعظم والمحل المکرم ذنباً إلاّ غفرته » و صد البته نيازي نيست ، براي دريافتن اين حقيقت به افقي دور نظر بيفکنيم که بهترين شاهد اين فرهنگ مبارک و نضج و ادامه آن سال هاي دفاع جانانه مردمانمان در برابر هجوم بيگانگان است . آيا محوريت اين فرهنگ در آن عرصه و در طول هزار و اندي مبارزه شيعيان بر کسي پوشيده است ؟