بازگشت

فضيلت خاص زيارت حسين


که به خاطر امتياز و ويژگي که دارد، به تنهايي آورده شده است و تشريح آن نياز به يک مقدمه دارد.

مقدمه:

تمام آنچه درباره ثواب اعمال و خواص آنها گفته مي شود، فقط در بيان مقتضاي آن کارها و خواص آنها - آن طور که بايد باشد - است. مثلا، مانند خواصي که داروها دارند و هر کدام از آنها موانعي دارند که مقتضاي آن را برطرف مي سازد، و اين مسأله خاصيت آن را نفي نمي کند. مثلا سکنجبين صفرا را از بين مي برد؛ اما اگر به خاطر وجود مانعي صفرا ايجاد نشود، منافاتي به اين امر ندارد و سکنجبين صفرا را از بين مي برد.

بنابراين تمام آنچه درباره فضائل ثواب اعمال و دعاها و کارهايي از اين قبيل گفته مي شود، ممکن است با مانعي برخورد کند که خاصيت آن را از بين ببرد و دفع کند.

و چه بسا آن مانع، اثر آن کار يا دعا را به طور کلي از بين ببرد و يا مقداري از آن باقي بماند؛ و همين خاطر، حالت مردم در هنگامي که محشور مي شوند با هم متفاوت است. ممکن است آنهايي که مقداري ايمان دارند آن اعمال، آنها را در همان حال اول احتضار نجات دهد و چه بسا پس از عذاب احتضار نجات يابد و ممکن است پس از مدتي عذاب در برزخ و يا بعد از برزخ و يا اول حشر نجات يابد و چه بسا در طي روز قيامت و در يکي از مواقف آن نجات پيدا کند؛ و همچنين ممکن است مانع غلبه پيدا کند و به خاطر سلب ايمان از شخص، هيچکدام از موارد فوق تحقق پيدا نکند و شخص براي هميشه گرفتار آتش جهنم بشود. پناه به خدا مي بريم. اين سخن و حکم درباره تمام اعمال و ثواب ها صادق است. حال، پس از ذکر اين مقدمه بدان که:

زيارت حسين عليه السلام فضيلت خاصي دارد که برتر از همه فضائل است و آن عبارت از اين است که اگر موانعي که ذکر آنها رفت محقق شود، امکان از بين رفتن همه تأثيرات زيارت وجود ندارد، زيرا راه هاي نجات پيدا کردن به واسطه آن و مواقف آن بسيار است. و هر گاه مانعي در مقابل تأثير آن ايجاد شود، مقتضاي ديگري براي تأثير ديگري ايجاد مي شود و در صورتي که براي آن هم مانعي ايجاد شود يا مقتضاي آن باطل شود، مقتضاي ديگري تحقق پيدا مي کند.

توضيح اين مطلب اين گونه است: تمام اعمال نجات بخش را خداوند مقرر فرموده است که ظهور اثرشان داراي مقام خاصي از حالت هاي نشاءت برزخي و محشري باشد. و چون مانعي، از ظهور اثر در محل مقرر جلوگيري کند، بناچار اثر به طور کلي باطل مي شود و در مرتبه و مقام ديگري در مواطن احتياج ظاهر نمي شود، اما اثر زيارت امام حسين عليه السلام باطل نمي شود و هر گاه گناهان مانع از تأثير آن در محلي گردد، در محلي ديگر ظاهر مي شود و اين معنا از زمان احتضار تا بعد از انقضاي روز قيامت و قرار گرفتن هر يک از آمرزيده شدگان يا معذبان در جاي خودشان، ادامه دارد.

مجموعه روايات مربوط به فضيلت زيارت آن حضرت، دال بر اين مطلب است.

همچنين در روايتي از امام حسين عليه السلام به اين مطلب اشاره شده است که بعدا آن را خواهيم آورد. کما اينکه جابر بن عبدالله انصاري هنگامي که عازم زيارت ابا عبدالله عليه السلام در روز اربعين شد و آن حضرت را به شيوه خاصي زيارت کرد، اين مطلب را بيان کرده است و بعد در فضيلت آن مطالبي گفته است از جمله اينکه: اگر پاي دوستدار و زائر آن حضرت به خاطر گناهاني در موقعيتي بلغزد، براي او قدم ديگري در مقام ديگري ثابت مي شود.

بنابراين مي توان گفت: - بنا به دلايلي که ذکر شد - بر زيارت زائر حسين عليه السلام آثار و فضائل ثابتي مترتب مي شود، که در نتيجه شخص زائر روزي که از مادر متولد شده، از دنيا مي رود و به واسطه آن به عالي ترين درجات در اعلي علييين مي رسد و يا از کروبيان مي شود و اگر کثرت گناهان مانع از دستيابي به اين مراتب و درجات بشود و زائر گناهکار از دنيا برود، اين اميدواري هست که به واسطه زيارت حسين عليه السلام، هنگام مرگ و در همان حيات برزخي اش امر او اصلاح گردد، و اگر اين کار به دليلي و به خاطر عظمت گناهان زائر به تاءخير افتد، اميد آن داريم که حسين عليه السلام در دوران برزخ شخص زائر، به ملاقات او برود، و تاءخير و تعجيل در دوران برزخ، بر حسب آنچه در قابليت ها و موانع مقرر گرديده، مي باشد.

و اگر قابليت اين کار را در دوران برزخ نداشته باشد و موانع مقرر شديد باشد و شخص زائر در تمام دوران برزخش معذب واقع شود، وقتي مردم محشور مي شوند و پيامبر صلي الله عليه و آله به همراه جبرئيل عليه السلام بيايند و بر چهره اهل محشر با دقت بنگرند تا زائران حسين عليه السلام را انتخاب نمايند - زائران امام با نشاني از نور که بر پيشاني دارند و نوشته شده اين زائر قبر بهترين شهدا است، شناسايي مي شوند - هر کس چنين نوري بر چهره دارد، دست او را بگيرند و او را از سختي هاي قيامت و عذاب آن نجات دهند. و اگر در شخص چنين قابليتي هم نبود و ظلمت گناهان، آن نشان از نور و نوشته را از پيشاني محو کرده باشد و در ميان اهل محشر مبتلا باقي بماند، اميد به نجات او، از راه ديگري وجود دارد و آن اين است که در روز قيامت خطاب مي آيد که شيعه آل محمد در کجاست؟ آنگاه گردن هايي از ميان مردم کشيده مي شود که جز خدا آنها را شمارش نمي کند. سپس ندا مي آيد زائران قبر حسين بن علي کجا هستند؟ در آن هنگام مردمي بپا مي خيزند، آنگاه به آنها گفته مي شود، دست کساني را که دوست داريد بگيريد و وارد بهشت بشويد.

شخص زائر دست هر کس را که دوست دارد، مي گيرد، تا جايي که کسي به او مي گويد، من روزي براي تو، فلان کار را کردم، که دست او را هم بدون هيچ مانعي مي گيرد.

اگر حتي در تو چنين قابليتي هم نبود و تو شايستگي آن را نداشتي که دستت را بگيرند، اميد آنکه از طريق ديگري نجات پيدا کني وجود دارد و آن هنگامي است که نداي خاص ديگري مي آيد. در حديث معتبر از امام صادق عليه السلام آمده است که فرمود: چون روز قيامت شود، منادي ندا دهد که زائران حسين بن علي کجا هستند؟ آنگاه گردن هايي از ميان مردم کشيده مي شود که جز خداوند آنها را شمارش نمي کند، سپس از آنها مي پرسند، شما از زيارت قبر حسين چه قصد و چه منظوري داشتيد؟ در جواب مي گويند: اي خدا! اين کار را به خاطر عشق به پيامبر خدا و علي و فاطمه عليهم السلام از امام حسين عليه السلام به خاطر اعمالي که درباره ايشان مرتکب شدند، انجام داديم. به آنها گفته مي شود: محمد و علي و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام اينجا هستند، به آنها ملحق شويد، شما در درجاتشان با آنها هستيد، به زير لواي رسول خدا صلي الله عليه و آله درآييد. اين پرچم در دست حضرت علي عليه السلام مي باشد و زائران از هر طرف در زير آن قرار مي گيرند.

اي گناهکاران! اگر از زائران حسين عليه السلام هستيد و اين شايستگي را از دست داده ايد که پيامبر صلي الله عليه و آله و جبرئيل عليه السلام به سوي شما بيايند و دست شما را بگيرند و از شدايد و سختي ها نجات دهند، و اگر کسي دست شما را نگرفت تا وارد بهشت بشويد و حتي اگر قابليت اين را نداشتيد که به اين پيام پاسخ دهيد و برخيزيد و به زير پرچم درآييد، باز هم از آثار زيارت حسين عليه السلام و توسل به آن حضرت نااميد نشويد و منتظر نجات و رهايي در حالت ديگري باشيد که در محشر واقع مي شود، که همان حالت رجاي عظيم مي باشد.

بيان مطلب چنين است: حضرت فاطمه سلام الله عليها نسبت به محبانش ‍ در محشر کيفيت خاصي دارند و براي ايشان لباس مخصوصي است به نام حلة الکرامة که با آب حيوان آميخته شده و بر روي آن، هزار لباس از لباس هاي بهشتي است و بر روي آن با خط سبز نوشته شده است. همچنين قبه اي از نور الهي بر بالاي سر دارند که ظاهرش از باطنش و باطنش از ظاهرش پيداست و تاجي از نور دارند که 70 رکن است و هر رکني مزين به در و ياقوت است و مانند ستاره درخشان نورافشاني مي کند و هنگام ورود به محشر، سوار بر شتري از شترهاي بهشتي است که آن شتر از هر جهت مزين شده و جبرئيل عليه السلام آن را مي راند و با صداي بلند خطاب مي کند: نگاه هاي خود را برکشيد تا فاطمه دختر پيامبر بگذرد. استقبال کنندگان آن حضرت نيز داراي ويژگي خاصي هستند و از بهشت مي باشند. در روايت است که دوازده هزار حوري که قبل از آن از کسي استقبال نکرده اند، به استقبال حضرت فاطمه مي آيند. هر يک از اين حوريان مشعلي از نور به دست دارند و تاجي از جواهر به سر. سپس مريم دختر عمران به همره هفتادهزار حوري از ايشان استقبال مي کند. بعد مادرش خديجه سلام الله عليها در ميان هفتاد هزار فرشته که هر يک در دست خود پرچم هايي دارند که بر روي آنها الله اکبر نوشته شده، از ايشان استقبال مي کند. بعد نوبت به حوا و آسيه مي رسد که با هفتاد هزار فرشته به استقبال مي آيند.

محل جلوس آن حضرت نيز ويژگي خاصي دارد؛ منبري از نور براي ايشان برپا مي شود که هفتاد پله دارد، و در ميان پله ها ملائکه به صف ايستاده اند؛ و در روايت هاي بسيار آمده است که با خود لباسي آغشته به خون دارند، و در برخي زا روايات آمده که با خود پيراهن حسين عليه السلام را که آغشته به خون اوست، دارند.

نحوه دادخواهي آن حضرت نيز به شيوه خاصي است. آن حضرت در وسط زمين محشر مي گويد: اي خدا! حسن و حسين را به من بنمايان! حسين عليه السلام در حالي که ايستاده و سر در بدن ندارد و از رگ هايشان خون جاري است براي ايشان نمايان مي شود، چون حسين عليه السلام را اين گونه مي بيند فريادي مي کشد و از روي شتر به زمين مي افتد. پيامبر خدا صلي الله عليه و آله هنگام بيان اين مطلب فرمود: من نيز به خاطر فاطمه فرياد مي زنم و ملائکه نيز به همان خاطر فرياد مي زنند. در برخي از روايات است که حسين عليه السلام در حالي که سر خود را در دست دارد، مي آيد و چون فاطمه عليهاالسلام او را مي بيند، چنان فريادي مي زند که تمام ملائکه مقرب و پيامبران مرسل و مؤمنان گريه مي کنند. سپس فاطمه عليهاالسلام شروع به دادخواهي مي کند و پيراهن حسين عليه السلام را روي دست مي گيرد و مي گويد: خدايا! اين پيراهن فرزندم حسين است.

چنين خصوصيتي از خصايص حسين عليه السلام است؛ چرا که روز قيامت، روز جزاي اعمال مي باشد، امام حسين عليه السلام به تنهايي مي ايستد در حالي که سر در بدن ندارد و از رگ هايش خون مي ريزد، همان طور که در دنيا واقع شد؛ و اين صحنه قلب زهراء سلام الله عليها را مي سوزاند و پيراهن را به عنوان دليل و حجت قرار مي دهد، يا به خاطر اينکه آثار پارگي به وسيله شمشيرها، نيزه ها و تيرها در آن وجود دارد و يا به آن خاطر که آن را از بدن مبارک حسين عليه السلام به غارت بردند؛ که اين کار فجيع تر از زخم هاست. در آن هنگام خداوند از قاتلان حسين عليه السلام و فرزندان آنها و فرزندان فرزندان آنها که نسبت به اعمال پدرانشان راضي بوده اند، انتقام مي گيرد. سپس شعله سياهي از جهنم زبانه مي کشد و آنها را مي بلعد، آن طور که پرنده، دانه را مي چيند و گرفتار عذابي مي شوند که در جهنم براي آنها تدارک ديده شده است. آنگاه حضرت فاطمه شفاعتشان داراي ويژگي خاصي است - که ما اين حديث را به همين منظور ذکر کرديم و اينجاي مطلب منظور ماست که - خطاب به ايشان گفته مي شود: يا فاطمه! حاجت خود را بخواه.

مي گويد: خداي من! شيعيان مرا درياب. خداوند مي فرمايد: آنها را آمرزيدم.

حضرت فاطمه مي گويد: اي خدا! شيعيان فرزندم را هم درياب. خداوند مي فرمايد: آنها را هم آمرزيدم. حضرت زهراء عرض مي کند: شيعيان شيعيان مرا هم درياب. از جانب خدا خطاب مي رسد: حرکت کن، هر کس ‍ به تو متوسل شود، با تو است.

حضرت به راه مي افتد و همه آنها بر مي خيزند و به همراه ايشان حرکت مي کنند.

پس اي کساني که قبر فرزند فاطمه سلام الله عليها را زيارت کرده ايد و آن حضرت را با گريه بر فرزندش کمک و ياري نموده ايد! اگر اين شايستگي را نيافتيد که پيامبر دست شما را بگيرد و نجات دهد و يا هنگامي که منادي ندا مي دهد، نتوانستيد برخيزيد، بدانيد که در چنين حالتي و هنگام شفاعت فاطمه، در عذاب و سختي ها باقي نمي مانيد، زيرا آنگاه که فاطمه خطاب به خدا مي گويد شيعيان مرا درياب، شامل حال شما مي شود و اگر اين خطاب شامل حال شما نشود، آنگاه که از خدا مي خواهد شيعيان شيعيان او را هم بيامرزد، شامل شما خواهد شد. مگر نه اين است که تو حداقل يکي از شيعيان آن حضرت را دوست داري. حتي اگر اين حالت هم شامل تو نشود؛ اين فرمايش حضرت حق به فاطمه سلام الله عليها که هر کس به تو متوسل شود، با تو است، شامل حالت خواهد شد. و چه توسلي محکمتر از زيارت فرزندش حسين عليه السلام و گريه بر آن حضرت؛ چرا که حضرت زهراء سلام الله عليها به آنچه که به حسين تعلق دارد، اهتمام دارند.

بنابراين من گمان ندارم، بعد از آنکه حضرت فاطمه به طرف بهشت حرکت مي کند، تو در سرزمين قيامت باقي بماني و به همراه ايشان به راه نيفتي، در حالي که حسين عليه السلام را زيارت کرده باشي. با اين وجود اگر به خاطر شدت تأثير گناهانت، مي ترسي که حتي نسبت به اين حالت هم دچار يأس ‍ و نااميدي شوي و بعد از آن در محشر معذب و گرفتار باقي بماني، و هيچ راهي نيست جز اينکه تو را به جهنم ببرند، اگر دچار چنان عذابي شدي، باز هم نااميد نشو، زيرا حسين عليه السلام به ديدار تو خواهد آمد. که اين وضعيت آخرين اوقات ملاقات آن حضرت از کساني است که او را زيارت کرده باشند؛ زيرا از آن حضرت روايت شده است که فرمود: هر کس مرا زيارت کند؛ بعد از وفاتش او را زيارت مي کنم و اگر او را در آتش بيابم، او را بيرون مي آورم. چنين حالتي، آخرين حالت رهايي براي پست ترين زائر آن حضرت و گناه کارترين آنها است.