بازگشت

شفا يافتن


از جمله آثار و برکات قطعي تربت پاک سيدالشهدا (ع) شفا بودن آن براي دردهاو آلام انسان است. رواياتي که دلالت بر اين امر دارند به سه دسته تقسيم مي شوند:

دسته اول: رواياتي است که شفا بودن را براي تربتي که از خود قبر شريف برداشته شود مخصوص کرده است، چنانکه امام صادق (ع) فرمود: «به درستي که نزد سر حسين (ع) تربت سرخي است که شفاي هر دردي غير از مرگ مي باشد». [1] .

دسته دوم: رواياتي است که با تعبيرات مختلف توسعه اي از بيست ذراع تا پنج فرسخ و يا ده ميل را براي آن قائل است. چنانکه امام صادق (ع) فرمود: «حريم مزار حسين (ع) پنج فرسخ از چهار جانب قبر است». [2] .

دسته سوم: رواياتي است که به طور مطلق جنبه شفا بودن تربت را مطرح نموده اند. چنانکه امام صادق (ع) فرمود: «خاک مزار امام حسين (ع) براي هر دردي شفاست». [3] .



تا شفا بخشد روان و جسم هر بيمار را

در حريم وصل خود خاک شفا دارد حسين



و نيز امام رضا (ع) فرمود: «خوردن گل، مانند خوردن مردار و خون و گوشت خوک، حرام است مگر گل مزار حسين (ع)، بدرستي که در آن شفاي هر درد و امنيت از هر ترسي است». [4] .

حکايت: عالم زاهد پرهيزگار حجةالاسلام و المسلمين مرحوم آقاي حاج شيخ محمد حسن عالم نجف آبادي قدس سره نقل فرمودند: «من در زمان مرجعيت مرحوم آية الله آخوندي خراساني (ره) که در نجف اشرف مشغول تحصيل بودم مريض شدم و اين بيماري مدتي طول کشيد و پرستاري مرا بعضي از طلاب در همان حجره مدرسه بر عهده داشتند. پس از چندي بيماري من به قدري شديد شد که اطبا از شفا يافتنم مأيوس شدند و ديگر براي معالجه ام نيامدند، و من در حال تب شديد گاهي بيهوش مي شدم و گاهي به هوش مي آمدم.

يکي از رفقا که مرا پرستاري مي کرد شنيده بود که عالم زاهد مرحوم آية الله آقاي حاج علي محمد نجف آبادي قدس سره مقداري از تربت اصلي حضرت سيدالشهدا (ع) را دارد. او به منزل معظم له رفته و از وي خواسته بود که قدري از آن تربت را بدهد که به من بخورانند تا شفا يابم. ايشان فرموده بود: من به قدر يک عدس تربت دارم و آن را گذاشته ام که بعد از مرگم در کفنم بگذارند. آن آقا ناراحت شده و گفته بود: حالا که ما از همه جا مأيوس شده و به شما پناه آورده ايم شما هم از دادن تربت خودداري مي کنيد؟ اين بيمار در حال احتضار است و مي ميرد.

مرحوم آية الله آقاي حاج علي محمد، دلش به حال بيمار سوخته و قدري از آن تربت که از جان خودش عزيزترش مي داشت به آن شخص داده بود. تربت را با آب مخصوصي که وارد شده در آب حل کرده و به حلق من ريخته بودند. من که در حال بيهوشي به سر مي بردم، ناگهان چشمان خود را باز کرده و ديدم رفقا اطراف بسترم نشسته اند، خوب دقيق شدم و آنان را شناختم و قصه تربت را که به حلقم ريخته بودند برايم شرح دادند.

کم کم در خود احساس نيرو و نشاط کردم و حرکتي به خود داده نشستم، ديدم نشاط بيشتري دارم برخاستم و ايستادم، و چون يقين کردم که به برکت ترتبت مقدس امام حسين (ع) شفا يافتم حال خوشي پيدا کردم و به رفقا گفتم: از شما خواهش مي کنم که از حجره بيرون برويد، چون مي خواهم زيارت عاشورا را بخوانم رفقا از حجره بيرون رفتند و من درب حجره را بستم و بدون احساس ضعف با آن حال خوشي که قابل و صف کردن نيست مشغول خواندن زيارت حضرت سيدالشهدا (ع) شدم». [5] .

آري، شفاي بيماران به وسيله تربت آن حضرت يکي از برکاتي است که خداوند متعال در عوض شهادت امام حسين (ع) به وي عطا فرموده است.



تربتت راز شفاي همه درد است حسين

تن و جان را نبود مثل تو آگاه طبيب




پاورقي

[1] کامل الزيارات، ابن قولويه، ص 272.

[2] مکارم الاخلاق، طبرسي، ج 1 ص 360.

[3] کافي، مرحوم کليني، ج 1 ص 360.

[4] تهذيب الاحکام، شيخ طوسي، ج 6 ص 74.

[5] نقل از کتاب «سيد الشهدا» آيت الله شهيد دستغيب، ص 166.