بازگشت

شکست يزيد و يزيديان


با توجه به مفهوم پيروزي و شکست، به اين نتيجه مي رسيم که پيروزي آن نيست که انسان از ميدان نبرد سالم به در آيد و يا دشمن خود را به خاک هلاکت افکند، بلکه پيروزي آن است که هدف خود را پيش ببرد و دشمن را از رسيدن به مقصود خود باز دارد. اميرالمؤمنين (ع) در اين خصوص فرموده است: «ما ظفر من ظفر الاثم به، و الغالب بالشر مغلوب» [1] کسي که گناه بر او پيروز شد، شکست مي خورد و کسي که از راه بدي بر دشمن ظفر يافت در واقع مغلوب است». از اين رو اگر چه امام حسين (ع) و يارانش پس از يک نبرد خونبار و قهرمانانه به نور عظيم شهادت رسيدند، اما آنها هدف مقدس خود را به تمام معني از آن شهادت پر افتخار گرفتند. و هدف اين بود که به تکليف عمل شده و ماهيت حکومت ارتجاعي و ضد اسلامي اموي آشکار شود و افکار عمومي مسلمين بيدار گردد، که اين هدف به خوبي انجام گرفت.

رسوايي سران اموي و قاتلان امام حسين (ع) به حدي بالا گرفت که سرانجام پس از گذشت چند سال نه تنها هيچ کس از آل اميه جرأت نداشت نسبت خود را آشکار سازد بلکه بدنهاي مردگان آنها را هم از قبر بيرون کشيدند و با آتش سوزاندند. آري، راه پيشرفت و پيروزي که داشت با سرعت فراوان براي آن دودمان کثيف در بين امت هموار مي شد، بعد از واقعه کربلا يکباره درهم ريخت و با رسوايي بسيار، بساط ابوسفيانيان برچيده گشت.

«استادنيکلسون» گويد: «حادثه کربلا، حتي مايه پشيماني و تأسف امويان شد، زيرا اين واقعه، شيعيان را متحد کرد و براي انتقام امام حسين، هم صدا شدند و صداي آنان در همه جا و مخصوصاً عراق و ايرانياني که مي خواستند از نفوذ عربها آزاد شوند انعکاس يافت». [2] .

يکي ديگر از شواهد شکست يزيديان و بني اميه، زماني است که امام سجاد (ع) در کوفه خطبه خواند و ماهيت پليد دشمنان خدا را براي مردم خفته و فريب خورده آشکار کرد. لذا مردم يک زبان عرض کردند:

«اي فرزند رسول خدا (ص)، همه ما شنوا و مطيع و حافظ عهد و پيمان تو هستيم، از تو روي بر نگردانده و تو را ترک نخواهيم کرد، پس خدا تو را رحمت کند، به ما دستور بده که همانا با دشمن تو دشمن و با دوست تو دوستيم، تا يزيد را بگيريم و از کساني که به تو و ما ظلم نمودند، دوري بجوييم». [3] .

آري، امام حسين را کشتند، اما حسين که فقط جسم نيست، امام حسين يک مکتب است که بعد از مرگش زنده تر شد. و اگر چه در کربلا قيام قامت امام حسين (ع) را در خون کشيدند، و ناي حقيقت گوي او را بريدند، اما در حقيقت امام حسين زنده تر شد، او بزرگ مردي است که با شهادتش حرکتي عظيم و تحولي بزرگ در تاريخ ايجاد کرد و يزيد و يزيديان را رسوا نمود.



(حسان)، حسين، به ظاهر اگر چه شد مغلوب

شکست اوست، که در هر زمانه پيروز است



زخون سرخ قلبت، نوري جهيدن گرفت

که ظلمت جهل را، صاعقه آسا برد




پاورقي

[1] نهج البلاغه، صبحي صالح، حکمت 333.

[2] ترجمه تاريخ سياسي اسلام، ج 1 ص 352. به نقل از کتاب ماهيت قيام مختار، ص 201.

[3] بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 45 ص 112.