بازگشت

درس زندگي همراه عزت


مي آييم روز عاشورا، مي بينيم تا آخرين لحظات حيات حسين عليه السلام مکرمت و بزرگواري؛ يعني همان محور اخلاق اسلامي، محور تربيت اسلامي در کلمات او وجود دارد. در جواب فرستاده ابن زياد مي گويد: لا اعطيکم بيدي اعطاء الذليل و لا افر فرار العبيد؛ من مانند يک آدم پست و دست به دست شما نمي دهم، مانند يک بنده و برده هرگز نمي آيم اقرار بکنم که من اشتباه کردم، چنين چيزي محال است، بالاتر از اين در همان حالي که دارد مي جنگد؛ يعني در حالي که تمام اصحابش کشته شده اند، تمام نزديکان و اقاربش شهيد شده اند، کشته هاي فرزندان رشيدش ‍ را در مقابل چشمش مي بيند، برادرانش را قلم شده در مقابل چشمش ‍ مي بيند و به چشم دل مي بيند که تا چند ساعت ديگر مي ريزند در خيام حرمش و اهل بيتش را هم اسير مي کنند، در عين حال در همان حال که مي جنگد شعار مي دهد، شعار حکومت سيادت و آقايي، اما نه آقايي به معني اينکه من بايد رئيس باشم و تو مرئوس (بلکه به اين معني که) من آقايي هستم که آقاييم به من اجازه نمي دهد که به يک صفت پست تن بدهم:



الموت خير من رکوب العار

والعار اولي من دخول النار [1]




پاورقي

[1] گفتارهاي معنوي، ص 192و193.