بازگشت

آزاد مرد باشيد، اگر دين نداريد


لشکر مي خواهند سر مقدسش را از بدن جدا کنند، ولي شجاعت و هيبت سابق اجازه نمي دهد. بعضي ها مي گويند: نکند حسين حيله جنگي بکار برده است که اگر کسي نزديک شد حمله کند و در مقابل حمل او کسي تاب مقاومت ندارد، نقشه پليد و نامردانه اي مي کشند، مي گويند: اگر به سوي خيمه هايش حمله کنيم او طاقت نمي آورد. امام حسين افتاده است. من نمي توانم آن حالت ابا عبدالله را مجسم بکنم. لشکر به طرف خيام حرمش ‍ حمله مي کنند. يک نفر فرياد مي کشد؛ حسين! تو زنده اي؟! به طرف خيام حرمت حمله کردند! امام به زحمت روي زانوهاي خود بلند مي شود، به نيزه اش تکيه مي کند و فرياد مي کشد:

ويلکم يا شيعه آلي ابي سفيان! ان لم يکن لکم دين و کنتم لا تخافون المعاد، فکونوا احرارا في دنياکم؛ [1]

اي مردمي که خود را به آل ابو سفيان فروخته ايد! اي پيروان آل ابوسفيان! اگر خدا را نمي شناسيد، اگر به قيامت ايمان و اعتقاد نداريد، حريت و شرف انسانيت شما کجا رفت؟!

ما تقول يابن فاطمه؟! پسر فاطمه؟ چه مي گويي؟

فرمود: انا اقاتلکم و انتم تقاتلونني و النساء ليس عليهم جناح طرف شما من هستم، اين پيکر حسين حاضر و آماده است، براي اينکه آماج تيرها و ضربات شمشيرهاي شما واقع شود، ولي روح حسين حاضر نيست او زنده باشد و ببيند کسي به نزديک خيام حرم او مي رود.


پاورقي

[1] لهوف ص 50.