بازگشت

در فضيلت خاندان خود



إذَا استَنصَرَ المَرءُ امرَءاً لا يُديلُهُ [1] .

فَناصِرُهُ وَالخاذِلونَ سَواءُ
أنَا ابنُ الَّذي قَد تَعلَمونَ مَکانَهُ

ولَيسَ عَلَي الحَقِّ المُبينِ طَخاءُ [2] .
ألَيسَ رَسولُ اللَّهِ جَدّي ووالِدي

أنَا البَدرُ إن خَلَا النُّجومَ خَفاءُ
ألَم يَنزِلِ القُرآنُ خَلفَ بُيوتِنا

صَباحاً ومِن بَعدِ الصَّباحِ مَساءُ
يُنازِعُني وَاللَّهُ بَيني وبَينَهُ

يَزيدٌ ولَيسَ الأَمرُ حَيثُ يَشاءُ
فَيا نُصَحاءَ اللَّهِ أنتُم وُلاتُهُ

وأنتُم عَلي أديانِهِ اُمَناءُ
بِأَيِّ کِتابٍ أم بِأَيَّةِ سُنَّةٍ

تَناوَلَها عَن أهلِهَا البُعَداءُ. [3] .

* * *

اگر انسان از کسي ياري طلبد که توانش را نداشته باشد

در اين صورت، ياري کننده و رهاکنندگان او يکسان خواهند بود.

من، فرزند کسي هستم که منزلت او را مي دانيد

حقيقت، روشن است و بر آن، پرده اي نيست.

مگر پيامبر خدا، پدر و جدّ من نيست؟

من، ماه شب چهارده هستم، اگر ستارگان در پرده اند.

مگر قرآن، صبحگاهان و شامگاهان

در پشتِ خانه هاي ما نازل نشد؟

يزيد، با من به جنگ برمي خيزد و خداوند، ميان من و او حاکم خواهد بود

و کارها آن گونه که او مي خواهد، نيست.

اي ناصحان خداوندي [-ِ اهل بيت پيامبر صلي الله عليه وآله] ! اين شماييد که از طرف خداوند، فرمان رواييد

و شماييد که امانتدار اديان آسماني هستيد.

چگونه و بر اساس کدام آيه و سنّت پيامبر

دور شدگان، آن (خلافت) را از اهلش (خاندان پيامبر) رُبوده اند؟


پاورقي

[1] في المصدر: «لا يدي‏له»، وفي الفصول المهمّة: «لايداً له»، وما أثبتناه هو الصحيح؛ من الإدالة بمعني النصرة.

[2] طَخَاءُ القَمَر: أي ما يغشّيه من غيم يُغطّي نوره (النهاية: ج 3 ص 117 «طخا»).

[3] کشف الغمّة: ج 2 ص 247، بحار الأنوار: ج 78 ص 123 ح 6؛ الفصول المهمّة: ص 178، نور الأبصار: ص 153 وفيه «لأذيه» بدل «لايدي له».