بازگشت

شهادت نافع بن هلال و شدت حملات ياران امام حسين


بنا به روايت شيخ مفيد رحمه الله:

بعد از شهادت نافع بن هلال، عمرو بن حجاج با ياران خود از جانب فرات به ميمنه ي لشکر امام حسين عليه السلام حمله کرد و جنگي درگرفت بعد از آن که جنگ فرونشست و غبار کم شد، ديدم مسلم بن عوسجه بر زمين افتاده بود.

از طرفي، شمر ولدالزنا با گروهي به جانب ميسره ي اصحاب آن حضرت حمله کردند و اصحاب آن حضرت بر ايشان حمله کردند. سي نفر ديگر از اصحاب آن حضرت باقي مانده بودند و اين جماعت قليله به هر طرف که رو مي کردند آن جماعت رو سياه، متفرق مي شدند.

ابن سعد، حصين نمير سکوني را خواند و با پانصد نفر تيرانداز به مدد لشکر خود فرستاد، ايشان مقاتله کردند تا نزديک امام حسين عليه السلام و اصحاب او رسيدند و ايشان را تيرباران کردند و بسياري از اسب هاي ايشان را پي کردند و مقاتله به طول انجاميد تا آن که در ميان روز، جنگ شدت گرفت، آنان نمي توانستند به غير از يک جانب پيش آيند به جهت آن که خيمه ها را نزديک يکديگر زده بودند.

ابن سعد گروهي را فرستاد که خيمه ها را از پا درآورند، اصحاب آن حضرت وارد خيمه ها شده، گروهي را هلاک کردند.

ابن سعد گفت: خيمه ها را آتش زنيد.

پس آتش در خيمه هاي عصمت و سرادقات طهارت زدند. [1] .


اي رسول مختار! بني اميه خانه هاي تو را خراب کردند و به آتش عدوان سوزاندند.


و بناتک الخفرات أضحت بعد ذا

بالسلب و الضرب العنيف تعذب


آه! آه! دختران و پرده نشينان تو را مي زدند و تاراج مي کردند و به عذاب معذب نمودند.


خلفتها و قلوبها کبيوتها

حنقا يشب به الحريق و يثقب


يا رسول الله! اينها سهل است که دل هاي ايشان را مثل خيمه هايشان آتش زدند و به کشتن فرزندت جگرها را کباب کردند.


سوزش پرده نشينان بس نبود اي چرخ پير!

سعي ها کردي که آخر خيمه ها را سوختي



پاورقي

[1] الارشاد: 103/2 و 104، بحارالانوار: 20/45 و 21.