بازگشت

اي قوم در اين عزا بگرييد


اي قوم، در اين عزا بگرييد

بر کشته کربلا بگرييد

با اين دل مرده، خنده

تا چند امروز در اين عزا بگرييد

فرزند رسول را بکشتند

از بهر خداي را بگرييد

از خون جگر سرشک سازيد

بهر دل مصطفي بگرييد

وز معدن دل به اشک

چون در بر گوهر مرتضي بگرييد

با نعمت عافيت به صد چشم

بر اهل چنين بلا بگرييد

دل خسته ماتم حسينيد اي

خسته دلان، هلا بگرييد

در ماتم او خمش مباشيد

يا نعره زنيد يا بگرييد

تا روح که متصل به جسم است

از تن نشود جدا، بگرييد

سيف الدين فرغاني