بازگشت

تجديد عهد ياران باوفاي امام حسين با آن حضرت






ذرات جهانند محزون و پريشان

عاشور حسيني است در عالم امکان



اي واي حسين جان

اي واي حسين جان



اين شور و نوا چيست در آفاق نمايان

درعرش چه غوغاوبه فرش است چه طوفان



امشب چه عجب گرم بود محفل جانان

عشّاق خدا راست حسين سلسله جنبان



اي واي حسين جان

اي واي حسين جان



در عالم ايجاد ببين زلزله امشب

از خيمه طاها بشنو ولوله امشب



مردان خدا را بنگر يکدله امشب

تجديد نمودند به مولا همه پيمان



اي واي حسين جان

اي واي حسين جان



فرمود حسين از پي اتمامي حجت

تاريک شب وهست شماراهمه فرصت



دارند به برگشتن ازاينجا همه رخصت

آن ها که ز همراهي حقّ اند پشيمان



اي واي حسين جان

اي واي حسين جان



رفتند گروهي همه دلبسته بدنيا

غافل ز خدا بي خبر از دولت عُقبي



نه شوق شرف در دل و نه همّت والا

نه معتقد حقّ و نه پرورده وجدان



اي واي حسين جان

اي واي حسين جان



ماندند گروهي همه دلباخته عشق

پرورده دين، مايل حقّ، ساخته عشق



پابست ولايت، همه بگداخته عشق

مصداق شرف، عين خرد، مظهرايمان



اي واي حسين جان

اي واي حسين جان