بازگشت

نمونه اي از غزل و تركيب بند در مصيبت آل عبا



محرم آمد و بر عالمي شادي محرم شد

به فردوس برين زهرا به آه و ناله همدم شد
به ياد آمد ز «شور» [1] «نينوا» شاه «حجازي» را

ز «آهنگ حسيني» «چارگاه» سوز، ماتم شد
«عراقي» راه «منصوري» نمود و از مخالف زد

«مخالف» «راست» بنمود و سپس از راستي خم شد
جفا گويا ز کوفي بر مراد آل بوسفيان

از اول بر علي و ال او فرض و مسلم شد
ز نامردي کوفي از زني پيشاني حيدر

به محراب عبادت شق ز تيغ ابن ملجم شد
ز بد عهدي کوفي قلب زار مجتبي خون شد

سپس بر آن جراحت سوده ي الماس مرهم شد
پس از قتل امام ممتحن کوفي به مهماني

حسين را خواند و آنگه قتل مهمان را مصمم شد
ز پا در کربلا افکند نخل قامت اکبر

کماني، سرو قد مصطفي در جنت از غم شد
نشد قانع به حلق نازک ششماهه ي اصغر

نشان تير سه پهلوش قلب قلب عالم شد

چو شبل بوتراب افتاد بر روي تراب آن دم

نواخوان (ليتني کنت ترابا) [2] عرش اعظم شد<




br>BR>

فلک واحسرتا گو کز چه خورشيد جهانتابش

بزير سم مرکبها به خاک تيره مدغم شد


شهي کز کان احسانش نگين بخشد سليمان را

جدا انگشتش از ديو لعين از بهر خاتم شد


ملبک در نه فلک بر سر زنان زين ماتم عظمي

فلک رخ نيلگون اندر عزاي فخر آدم شد


به چرخ چارمين از بهر نور ديده ي زهرا

سرشک خون روان از ديده ي عيسي بن مريم شد


«شهابا» ار که خون باري بجاي اشک چون انجم

کم است از آنکه زخمش را به عالم گريه مرهم شد



پاورقي

[1] شور: شور و حجاز و چارگاه: اشارت است به دستگاهها و نواهاي موسيقي.

[2] ليتني کنت ترابا: يا ليتني کنت ترابا: کاش خاک بودم. اشاره است به آيه ي شريفه ي: و يقول الکافر يا ليتني کنت ترابا: آن جا که در قيامت عذاب الهي بر کافر فرود مي آيد آرزو مي کند کاش خاک بودم و اين عذاب سخت را نمي ديدم (ر ک: آيه ي 40 سوره ي نبا).


حاج شيخ عبدالسلام