بازگشت

دردا بهار ما كه قرين با محرم است






دردا بهار ما که قرين با محرّم است

گرچه بود بهار ولي فصل ماتم است



امسال نيست فصل بهاران طرب فزا

زيرا (عزاي اشرف اولاد آدم است)



امسال در چمن قد آزاد سرو و بيد

از داغ مرگ رهبر آزادگان خم است



در باغ از شقايق و بر طارم کبود

از ابرهاي تيره بپا پرچم غم است



اين لاله ها که مي رسد از طرف کوه و دشت

داغ دل زمين ز غم بسط خاتم است



احوال کائنات ز محنت بود خراب

اوضاع روزگار ازين غصّه درهم است



عالم به سوگ داغ حسيني نشسته است

آري حسين رهبر والاي عالم است



در ماتم حسين «مؤيد» ببار اشک

کين آب شور غيرت تسنيم و زمزم است [1] .




پاورقي

[1] سفينه هاي نور، ص 12.


سيد رضا مؤيد خراساني