بازگشت

سويد بن عمرو بن ابي المطاع انماري خثعمي


بنا به نقل طبري و داودي، سويد بزرگ، شريف، عابد، دلير و صاحب تجربه در جنگها بود. ابومخنف گفته است: ضحاک بن عبدالله مشرقي به خدمت حسين (ع) آمد و سلام کرد، حضرت او را به کمک دعوت کرد و او گفت: ما به شما کمک مي کنيم تا آن لحظه که ياران و انصار داشته باشي، حضرت اين شرط را پذيرفت. ساعتي رسيد که ابن سعد به تيراندازان دستور تيراندازي داد، تيراندازان شروع به تيراندازي کرده و اسبهاي ياران حضرت را پي کردند ولي ضحاک اسبش را در خيمه اي پنهان کرد و متوجه شد که از ياران حسين (ع) جز سويد و بشر بن عمرو حضرمي باقي نمانده است و لذا از حسين (ع) اذن خواست که از جنگ کنار بکشد حضرت فرمود: با چه وسيله اي مي روي؟ ضحاک گفت: اسبم را مخفي کرده بودم و آسيب نديده، سوارش مي شوم و از معرکه مي روم. حضرت فرمود: خود داني. پس سوار شد و بعد از مقداري معطلي نجات يافت. مورخين گفته اند: بشر حضرمي کشته شد و سويد قدم پيش گذاشت و جنگيد تا بدنش پر از جراحت شد و به رو افتاد و دشمن گمان کرد که کشته شد. چون حضرت، به شهادت رسيد، سويد خبر شهادت امام را شنيد و با چاقوئي که پنهان کرده بود به دشمن حمله کرد و ساعتي با آنان جنگيد تا اين که دشمن متوجه او شد و به دست عروة بن بکار تغلبي و زيد بن ورقاء جهني، به شهادت رسيد.