بازگشت

گروه: امامت و تشيع
 
 
مرکز پاسخگو:مركز فرهنگي نهاد رهبري در دانشگاه ها
موضوع اصلي:شخصيت امام حسين(ع)
موضوع فرعي:مقام ثارالله-خون خدا
سؤال:چرا فقط به امام حسين(ع) اي خون خدا و پسر خون خدا گفته مي شود با اين كه همه امامان شهيد شده اند؟
جواب:

{Hالسَّلامُ عَلَيْكَ يا ثارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الوِتْرَ المَوْتُورِH}؛ {Mسلام بر تو اي خون خدا و فرزند خون او سلام بر تو اي يگانه دوران، [ثار: مخفّف ثائر، به معناي خون و طالب خون است. وِترِ موتور، مثل يومِ أيوم و ليلِ اليل و حجرِ محجور و قدَرِ مقدور و وعدِ موعود تأكيد است يا به معناي فردي كه كسانش كشته شده باشند و يكّه و تنها مانده باشدM}]. {Tحسين خون خدا و يگانه دوران؛T} آري! او خون خدا و فرزند خون خدا است. علي(ع) كه ثاراللّه است، فرزندي به نام حسين(ع) دارد، (درباره معناي «ثاراللَّه» پنج احتمال گفته شده، كه به نظر نگارنده آن چه در متن آمده است، از همه آن ها پوياتر است؛ شفاء الصّدور في شرح زيارة العاشور، ص 228. هر چند معناي منتقم نيز زيباست. همان گونه كه مرحوم ابن قولويه در زيارت هفدهم و بيست و سوم امام حسين(ع) اين فقره را نقل مي كند: {Hوَ اِنَّكَ ثارُ اللَّهِ فِي الأَرضِ وَ الدَّمُ الَّذي لا يُدرِكُ تَرَتَهُ أَحَدٌ مِن أَهلِ الأَرضِ وَ لا يُدرِكُهُ اِلاَّ اللَّهُ وَحدَهُ H}، {V(كامل الزيارات، ص 368 و ص 406)V}. خدا موجود مادّي نيست كه داراي جسم و بدن باشد و دستگاه گوارش و مركز پالايش خون داشته باشد، ليكن اين تعبير از باب تشبيه معقول به محسوس است؛ يعني همان گونه كه نقش خون در بدن آدمي نقش حياتي است، بود و نبودش، مرگ و زندگي او را رقم مي زند، وجود مقدّس امام علي و امام حسين(ع) نزد خدا و در دين او چنين نقشي دارند كه اگر علي(ع) نبود، اسلام نبود و اگر حسين(ع) نبود، اسلام و تشيّع نبود. و امام حسين(ع) يكّه تاز اين ميدان است و كسي چنين وصفي ندارد، حتّي پدر بزرگوارش. زيرا پدرش گرچه ثارالله است، ولي «ابن ثار الله» نيست. تنها كسي كه اين دو فضيلت را ويژه خود ساخته است، امام و سالار شهيدان حسين بن علي(ع) است. آري! تا ياد و نام سيّدالشّهدا(ع) زنده و بر سر زبان ها است، تا عشق حسين(ع) در دل ها مي تپد، تا آتش محبت و ولايت او در قلوب انسان ها مشتعل است، تا فرياد «يا حسين» بر بلنداي آسمان ها و زمين طنين انداز است، نام و ياد خدا زنده و پايدار است. چون او همه هستي خود را در راه خدا انفاق و ايثار كرد، سيماي ننگين رياكاران و تحريف گران زمان را آشكار كرد و نقاب از چهره زشت آن ها برداشت و اسلام ناب نبوي و علوي(ع) را بر مردم نماياند. هم چنين در زياراتي كه امام صادق(ع) به عطيه آموخت، آمده است: {Hو انك ثارالله في الارض من الدم الذي لا يدرك ثاره من الارض الا باوليائك H}، {V(بحارالانوار، ج 98، ص 148، 168 و 180)V}. شدت همبستگي و پيوند سيدالشهداء با خدا به نحوي است كه شهادتش همچون ريخته شدن خوني از قبيله خدا مي ماند كه جز با انتقام گيري و خون خواهي اوليا خدا تقاص نخواهد شد، {V(فرهنگ عاشورا، جواد محدثي، ص 125)V}. و آن ولي خدا حضرت حجت(عج) است كه انتقام ثارالله را مي گيرد. «... بزرگترين لقب آن نجات دهنده آخرين انسان از اين رابطه ثارالله «منتقم» است. انتقام چه چيز را مي گيرد؟ همه مي گويند انتقام قاتلين سيدالشهداء نه! انتقام ثاري كه به گردن بني هابيل است... اگر غيرت و آگاهي وجود داشته باشد تمام فضاي تاريخ ما پر از ضجه و دعوت خون خواهي ثارهاست. اما اين ثارها، ثارهاي قبيله اي نيست، ثارالله است. اينها ثارالله هستند كه بايد از قاتلين بني طاغوت گرفته شوند، حسين وارث يكي از ورثه است كه خودش به صورت ثار درآمد و فرزندش و باباش اينها همه ثارهاي خدا هستند و پدر ثارهاي خدا و پسر ثارهاي خداست». «... هدف انتقام كشيدن از «بني قابيل است» كه آن هم دستش به خون ثارهاي عزيز ما آغشته است. (يا ثارالله وابن ثاره)»، {V(ثار، علي شريعتي، ص 18، نقل از فرهنگ عاشورا، جواد محدثي)V}.