بازگشت

گروه: اطلاعات عمومي
 
 
مرکز پاسخگو:مؤسسه پيوند با امام
موضوع اصلي:علم امام
موضوع فرعي:ايا كار امام خود كشي نبود
سؤال:با توجه به آگاهي امام از كشته شدن خود، آيا اين كار خود نوعي خودكشي محسوب نميشود؟


جواب:

دوست عزيز، همانطور كه در سؤال گذشته عرض شد، امام (ع) نسبت به كشته شدن خود در قيام عليه يزيد آگاهي داشتند، اما لازمه اين آگاهي؛ خودكشي، كه عملي ناپسند است، نمي باشد زيرا همانطور كه قبلاً هم اشاره شد در ريختن خون امام، مصلحت عظيمي بود كه جز با ريختن خون ايشان، اين مصلحت كه كمال فرد و بشريت در آن است تحقق نمي يافت. بنابراين اين عمل امامحسين(ع) از نوع خودكشي و هلاكت كه مورد نهي عقل و شرع است نمي باشد. چرا كه خودكشي كه آنرا عملي مذموم ميشمارند، عملي است كه از شخصي بدون هدف و شكست خورده و مأيوس از زندگي سر مي زند و باعث نابودي تمام قوا و استعدادهايي مي شود كه فرد مي توانست از آنها بهرة فراوان ببرد بدون آنكه كمترين تأثير مثبتي براي فرد يا اجتماع داشته باشد.
و در همين رابطه است كه قرآن كريم مي فرمايد: و لا تلقوا بايديكم الي التهلكه(1) يعني: با دستهاي خود، خود را به هلاكت نرسانيد. البته قرآن كريم نه تنها انسانها را از به هلاكت انداختن خود نهي مي كند، بلكه دستوراتي جهت حفظ سلامتي و تقويت جسم و جان ارائه مي دهد. اما همين قرآن در جايي كه مسأله بزرگتر و ارزشمندتر از حفظ جان فرد مطرح است و اصل اسلام و حكومت اسلامي (كه انسانها در ساية آن به رشد و سعادت مي رسند) در خطر مي افتد دفاع از آن را تا سر حد جان، از بزرگترين تكاليف شرعي مي داند. و دستور جبر مي دهد و مي فرمايد : (و قاتلوهم حتي لا تكون فتنه و يكون الدين لله)(2)يعني: با آنها پيكار كنيد تا ديگر فتنه اي باقي نماند و دين مخصوص خدا گردد. و پاداش كساني را كه در اين پيكار مقدس كشته مي شوند، بسيار عظيم دانسته و مي فرمايد : و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون فرحين بما اتيهم الله من فضله(3)يعني: گمان مكنيد كساني كه در راه خدا و اهداف الهي (در برپايي قانون و دين الهي و اجراي عدالت و ...) كشته مي شوند بهره اي از زندگي ندارند، بلكه ايشان زنده اند و در نزد خداوند از حيات بالاتر برخوردار و شادمان از عطاهاي پروردگار خويشند.
و اصولاً افرادي كه نه به خاطر منافع شخصي، بلكه در راه اهداف انساني و الهي و در راه اجراي عدالت و رفع تبعيض و ظلمقيام كرده و در اين راه جان عزيز خود را از دست مي دهند، نه تنها مورد شماتت عقل و منطق قرار نمي گيرند، بلكه قداست يافته و به عنوان سنبل يك انسان فداكار و شرافتمند مورد احترام و تعظيم انسانها قرار مي گيرند. بنابراين ايشان هم بهره اخروي دارند و هم با فكر و عقيده و ايماني كه داشته اند به عنوان مشعل هدايتي در زندگي همه نسلها حضور دارند.
جريان قرباني كردن حضرت اسماعيل توسط پدرشان حضرت ابراهيم (ع) نيز كه يك امتحان بزرگ الهي بود بر همين اساس است، گرچه به خاطر عظمت حركت امام حسين(ع) هيچ كاري در گذشته و آينده قابل مقايسه با آن نيست. قبول قرباني شدن از جانب حضرت اسماعيل كه عرض كرد: يا أبَتِ افْعَلْ ما تُوْمَرُ تَسُجِدني ان شاء الله من الصابرين نيز چنين است اما چون امر الهي است لازم الاجراست.
به قربانگاه رفتن امام حسين(ع) نيز چون امر الهي است، چنانچه ذكر شد لازم الاجراست. هر چند امام (ع) مجبور به انجام آن نيست، اما معرفت امام از معبود، شهادت را در كام او و يارانش شيرين تر از عسل مي كند.