بازگشت

گروه: اطلاعات عمومي
 
 
مرکز پاسخگو:دفتر تبليغات اسلامي
موضوع اصلي:فلسفه عزاداري
موضوع فرعي:مراسم عزاداري امام حسين (ع)
سؤال:چرا در مراسم عزاداري امام حسين(ع) عَلَم يا پرچمهاي گوناگون و طوقهاي بزرگ چل چراغ و غيره ميآورند؟ اينها سنبل چه چيزي است؟ چه چيز را ميفهماند؟

براي اطلاع بيشتر اگر كتابي هست، معرفي كنيد.


جواب:

عَلَم در اصطلاح عزاداري حسيني نام علامت خاصّي است كه هر هيأت و دسته، ويژه خود دارد و آن را از دستههاي ديگر متمايز ميسازد.(1)

علامت از ابزار و وسايل عزاداري امام حسين(ع) است كه در هيأتها و دستههاي مذهبي به كار گرفته ميشود. اين علامتها نشانههاي گروههاي عزادار محسوب ميشده است.

به نوشته دهخدا: صليب مانندي كه بر چوب يا آهن افقي آن از سوي پايين شالهاي ترمه آويزند و از سوي زِبَر لاله و تنديسهايي از مرغ و جز آن نصب كنند و درميان زبانهاي از فلز طويل دارد و بر نوك آن فلز پرياً گلولهاي از شيشه الوان نصب كنند و اين زبانههاي فلزي كه به تيغ مشهور است، سه يا پنج باشد و در مراسم عزاداري محرم پيشاپيش دستهها به حركت آرند.(2)

(برخي ديگر گفتهاند:) شيئي است فلزي و كار صنعت گران اصفهان كه قدمت آن به عهد سلاطين صفوي ميرسد. داراي تعدادي زبانه، گنبد، گلدان و طاووس بوده و آن را با شالهاي سبز و سياه و قهوهاي و پرطاووس و سكّههاي نقره... در آخر دستهها به حركت درميآورند... شباهت آن به صليب ميرساند كه پس از ارتباط ايران با اروپاييها در عصر قاجار، از آيينهاي مذهبي مسيحيت اقتباس شده است. به هر حال (همه اينها) نمودها و مظاهري است كه گاهي عزاداران را از محتوا و اصل عزاداري و اقامه شعائر ديني بازميدارد.(3)

نوغ (توق) از جمله وسايل تزييني دستههاي عزاداري است و قدمت آن به عهد صفويه ميرسد... توق اصل و نشانه را گويند و در هر لشگر گاهي كه توق زدند، هر كس ميداند كه جاي او كجا است، آن جا رود... در عصر صفويه توغ از تجهيزات دسته بود... هر تكيّه تعدادي توغ دارد كه در روزهاي خاص ازايام محرم، آنها را جامه ميكنند... مردم عزادار با نظمي خاص در دستههاي سينهزني و زنجير زني وارد تكيه شده و به دنبال آن توغها با شور و هيجاني خاص به همراه شيون و ناله مردان و زنان به حالت نيمه افراشته نگه داشته ميشوند.

در عين حال اين ابزار و وسايل به نوعي ارتباط با لشكر و سپاه دارد و ميتواند نشانه آن باشد كه دستههاي عزاداري، همانند لشگر و سپاه امام حسين(ع) درآيد يا شبيه آن شود و به گونهاي به آن حادثه نزديك گردد. اين مسئله در صورت درست بودن آن نهايتاً شباهت ظاهري را ميرساند، اما مهم تر از آن شباهت واقعي عزاداران با ياران امام حسين و نزديكي به آنها است.

اين گونه احساسات و شعائر مذهبي ستودني است، ولي كاش نيمي از آنچه به تجهيزات و عَلَمات و توق و ابزار، بها داده ميشود، براي محتواي عاشورا و تعاليم نهضت امام حسين(ع) و هدف عزاداري بها داده شود.(4)

پرچم: در عزاداري أباعبدالله (ع) نقش پرچم سياه مهم است. در ايام عزا و عاشورا بر سر در خانهها و مغازهها و در معابر ميزنند تا نشانه ايام سوگواري باشد و تأثير عاطفي خاصي دارد. شكلهاي خاص عَلَمات و كتل در دستههاي عزاداري تحول يافته همان پرچم است كه سنتهاي خاصي را همراه دارد.(5)

در اين راستا شناخت اهداف حضرت مهمترين مسئله در حادثه تاريخي كربلا ميباشد و مسائلي همچون عزاداري و تعزيه خواني و گرداندن پرچمها، علمها و چلچراغها در مسير معرفي آن حادثه (كه در طول بيش از هزار سال يكي پس از ديگري بروز كرده) از موضوعات جانبي است و از نظر اهميت در رديفهاي بعدي قرار دارند.

بخشي از اهداف بلند حضرت به قرار زير است:

1 - زنده كردن اسلام و احياي سنت نبوي و سيره علوي.

حضرت در نامهاي به سران بصرهنوشت: من شما را به كتاب خدا و سنت رسول خدا(ص) فرا ميخوانم.

همچنين در ضمن خطبهاي فرمود: قيام من براي امر به معروف و نهي از منكر و پياده كردن سيره جدّم علي بن أبي طالب (ع) است.

2 - حاكميت حق.

حضرت فرمود: آيا نمينگريد كه به حق عمل و از باطل نهي نميشود؟!

3 - اصلاح جامعه اسلامي

امام(ع) در ضمن خطبهاي فرمود: هدف من از قيام ايجاد اصلاح در ميان امت جدم ميباشد.

از حسين اكتفا به نام حسين

نبود در خور مقام حسين

كشته شد، زير بار ظالم نرفت

بهبه از قدرت تمام حسين

بهر احياي دين شهادت يافت

زنده شد نام دين زِ نام حسين(6)

به اميد رسيدن روزي كه امام و اهداف او را بهتر بشناسم.

بهترين كتاب براي مطالعه در اين موضوع فرهنگ عاشورا نوشته آقاي جواد محدثي ميباشد.

پينوشتها:

1 - فرهنگ عاشورا، جواد محدثي، نشر معروف، ص 320.

2 - همان، ص 319 به نقل از لغت نامه دهخدا، واژه علامت.

3 - همان، ص 320 - 319.

4 - همان، ص 123 - 122.

5 - همان، ص 85 - 86.

6 - همان، ص 63 - 62.