بازگشت

گروه: اطلاعات عمومي
 
 
مرکز پاسخگو:تبيان
موضوع اصلي:قيام امام حسين (ع)
موضوع فرعي:علت قيام امام حسين (ع)
سؤال:در علل قيام امام حسين تأثيرات دعوت مردم كوفه بيشتر دخيل است يا مسئله امر به معروف و نهي از منكر؟
جواب:

در ميان اين عاملها كوچكترين آنها از نظر تآثير، عامل دعوت مردم كوفه است والا اگر عامل اساسي اين مي بود، آن وقتي كه به امام خبر رسيد كه زمينه كوفه ديگر منتفي شد، امام مي بايست دست از آن حرفهاي ديگرش هم برمي داشت و مي گفت بسيار خوب، حالا كه اين طور شد، پس ما بيعت مي كنيم، ديگر دم از امر به معروف و نهي از منكر هم نمي زنيم. اتفاقا قضيه بر عكس است. داغترين خطبه هاي امام حسين، شورانگيزترين و پرهيجان ترين سخنان امام حسين، بعد از شكست كوفه است. اينجاست كه نشان مي دهد امام حسين تا چه اندازه روي عامل امر به معروف و نهي از منكر تكيه دارد و اوست كه به اين دولت و حكومت فاسد هجوم آورده است. از نظر اين عامل، امام حسين مهاجم به حكومت فاسد وقت است، ثائر و انقلابي است. بين راه دارد مي آيد، چشمش مي افتد به دو نفر كه از طرف كوفه مي آيند، مي ايستد تا به آنها صحبت كند. آنها مي فهمند كه امام حسين است، راهشان را كج مي كنند. امام هم مي فهمد كه آنها دلشان نمي خواهد حرفي بزنند، راه خودش را ادامه مي دهد، يكي از اصحابش كه پشت سرمي آمد، آن دو را ديد و با آنها صحبت كرد. آنها قضاياي ناراحت كننده كوفه را از شهادت مسلم و هاني براي او نقل كردند، گفتند: والله ما خجالت كشيديم اين خبر را به امام حسين بدهيم. آن مرد بعد كه به امام ملحق شد، وارد منزلي كه امام در آن نشسته بود شد. گفت: من خبري دارم، هر طور كه اجازه مي فرماييد بگويم. اگر اجازه مي‎فرماييد اينجا عرض كنم، اينجا عرض مي كنم. اگر نمي‎خواهيد من به طور خصوصي عرض كنم، فرمود: بگو، من از اصحاب خودم چيزي را مستور ندارم، با هم يكرنگ هستيم. قضيه را نقل كرد كه آن دو نفري كه ديروز شما مي خواستيد با آنها ملاقات كنيد ولي آنها راهشان را كج كردند، من با آنها صحبت كردم، گفتند قضيه از اين قرار است: كوفه سقوط كرد، مسلم و هاني كشته شدند. تا اين جمله را شنيد، اول اشك از چشمانش جاري شد. حالا ببينيد چه آيه اي را مي خواند: «مَن الْمؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللهَ عَلَيهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضي نَحْبَهُ و مِنْهُمْ مِنْ يَنْتَظِرُ و ما بَدَّلوا تَبْديلاً» احزاب/23 (اصلا در قرآن آيه اي مناسبتر براي چنين موقعي پيدا نمي كنيد.) بعضي از مؤمنين به پيماني كه با خداي خويش بستند وفا كردند. از اينهايي كه وفا كننده به پيمان خويش هستند، بعضي از آنها گذشتند و رفتند شهيد شدند و عده ديگري هم ا نتظار مي كشند تا نوبت آنها بشود. يعني ما فقط براي كوفه نيامديم. كوفه سقوط كرد كه كرد. حركت ما كه فقط معلول دعوت مردم كوفه نبوده است. اين، يكي از عوامل بود كه براي ما اين وظيفه را ايجاب مي‎كرد كه عجالتاً از مكّه به طرف كوفه بياييم. ما وظيفه بزرگتر و سنگين تري داريم. مسلم به پيمان خود وفا كرد وشهيد شد؛ آن سرنوشت مسلم را ما هم پيدا كنيم.