بازگشت

دفاع از مواضع بر حق خويش


قال الامام الحسين عليه السلام: اَنَا جِئْتُ اِلي مُحارَبَتِکُمْ اَمْ اَنْتُمْ جِئْتُمْ إلي مُحارَبَتي، اَنَا مَنَعْتُ الطَّريقَ عَنْکُمْ اَمْ اَنْتُمْ مَنَعْتُمُوهُ عَنّي، وَقَدْ قَتَلْتُمْ اِخْوَتي وَأَوْلادي، وَلَيْسَ بَيْنَکُمْ وَ بَيْني إِلاّ السَّيْفُ [1] .


***

امام حسين عليه السلام فرمود: (من به جنگ شما آمدم يا شما به جنگ من آمديد؟ من راه را بر شما بستم يا شما راه را به رويم بستيد؟ شما برادر و فرزندانم را شهيد کرديد حال بين من و شما شمشير حکم خواهد کرد.)

فرمانده نظامي شام با کمال جسارت به امام حسين عليه السلام گفت: «نزديک من بيا تا شجاعت را بتو نشان دهم.» امام حسين عليه السلام نعره اي کشيد و پيش رفت و با شمشير چنان بر گردن آن فرمانده شامي زد که سر بريده اش تا 50 زراع پرتاب شد. ترسي در لشگر کوفيان افتاد که فرمانده ديگري به نام «يزيد أبطحي» فرياد زد و گفت اين همه لشگر در برابر يک نفر زانو زديد، و چون در شجاعت و نبرد معروف بود، خود به جنگ امام عليه السلام آمد، همه لشگريان نگاه مي کردند.

امام حسين عليه السلام به او فرمود: مرا نمي شناسي که بي واهمه اي بسوي من مي آيي؟. آن شخص جواب نداد و حمله را آغاز کرد، امام چنان با شمشير بر سر او کوبيد که جسم او به دو نيمه تقسيم شد، و لاشه اش بر زمين افتاد.


***

[1] معالي السبطين ج2 ص30.