بازگشت

خطبه آن حضرت هنگامي كه با لشكر حر برخورد كرد، قبل از نماز ظهر


قال عليه السلام بعد حمد الله والثناء عليه:

اَيُّهَا النَّاسُ! اِنّي لَمْ اتِکُمْ حَتّي اَتَتْني کُتُبُکُمْ، وَ قَدَّمَتْ اِلَيَّ رُسُلُکُمْ، اَنْ اَقْدِمَ عَلَيْنا،فَلَيْسَ لَنا اِمامٌ، لَعَلَّ اللَّهُ اَنْ يَجْمَعَنا وَ اِيَّاکُمْ عَلَي الْهُدي وَالْحَقِّ، فَاِنْ کُنْتُمْ عَلي ذلِکَ فَقَدْ جِئْتُکُمْ، فَاَعْطُوني ما اَطْمَئِنُّ اِلَيْهِ مِنْ

عُهُودِکُمْ وَ مَواثيقِکُمْ، وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ کُنْتُمْ لِمَقْدَمي کارِهينَ، اَنْصَرِفُ عَنْکُمْ اِلَي الْمَکانِ الَّذي جِئْتُ مِنْهُ اِلَيْکُمْ.


***

آن حضرت بعد از حمد و ثناي الهي فرمود:

اي مردم! من بسوي شما نيامدم مگر بعد از آنکه نامه هاي شما آمد، و فرستادگان شما به من رسيدند و چنين پيام آوردند که ما امام و پيشوائي نداريم، بسوي ما بيا، شايد خدا به برکت تو ما را هدايت نمايد و از گمراهي برهاند، اکنون من آمدم اگر بر آن عهد و پيمان هستيد مرا مطمئن سازيد، و اگر اينگونه نيستيد و آمدنم را ناخوش مي داريد، از نزد شما بازگشته و به جائي که از آنجا آمده ام بازمي گردم.


***