بازگشت

سخنراني اخلاقي، سياسي در مني


قال الامام الحسين عليه السلام: اِعْتَبِرُوا أَيُّهَا النَّاسُ بِما وَعَظَ اللهُ بِهِ أَوْلِياءَهُ مِنْ سُوءِ ثَنائِهِ عَلَي الأحْبارِ إِذْ يَقُولُ: «لَولا يَنْهيُهُمُ الرَّبَّانيُّونَ وَالأحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْاِثمَ» [1] .

وَ قالَ: «لُعِنَ الّذينَ کَفَرُوا مِنْ بَني إِسْرائِيلَ» [2] إلي قَوْلِهِ: «لَبئْسَ ما کانُوا يَفْعَلُونَ» [3] .

وإِنَّما عابَ اللهُ ذلِکَ عَلَيْهِمْلأنَّهُمْ کانُوا يَرَوْنَ (مِنَ) الظَّلَمَةِ الَّذينَ بَيْنَ أَظْهُرِهِمِ الْمُنْکَرَ وَالْفَسادَ فَلا ينَهَوْنَهُمْ عَنْ ذلِکَ رَغْبَةً فيما کانُوا يَنالُونَ مِنْهُمْ وَ رَهْبَةً مِمَّا يَحْذَرُونَ، وَاللهُ يَقُولُ: «فَلا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ» [4] .

وَقالَ: «اَلْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِناتِ بَعْضُهُمْ أَوْلياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَونَ عَنِ الْمُنْکَرِ» [5] فَبَدَأَ اللهُ بِالأمْر بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْيِ عَنِ الْمُنْکَرِ فَريضَةً مِنْهُ لِعِلْمِهِ بِأَنَّها إِذا اُدِّيَتْ وَاُقيمَتْ اِسْتَقامَتْ الفَرائِضُ کُلُّها هَيِّنُها وَصَعْبُها، وَذلِکَ أَنَّ الأمْرَ بِالْمَعْرُوف وَالنَّهْيَ عَنِ الْمُنْکَرِ دُعاءٌ إِلَي الْاِسْلامِ مَعَ رَدِّ الْمَظالِمِ وَمُخالَفَةِ الظَّالِمِ، وقِسْمَةِ الْفَيي ء وَالْغَنائِمِ وَأَخْذِ الصَّدَقاتِ مِنْ مَواضِعِها، وَوَضْعِها في حَقِّها.

ثُمَّ أنْتُمْ أَيُّها الْعِصابَةُ عِصابَةٌ بِالْعِلْمِ مَشْهُورَةٌ، وَبالْخَيْرِ مَذْکُورَةٌ، وَبالنَّصيحَةِ مَعْرُوفَةٌ، وَ بِاللهِ في أَنْفُسِ النَّاسِ مَهابَةٌ يَهابُکُمُ الشَّريفُ، وَ يُکْرِمُکُمُ الضَّعيفُ، وَ يُؤْثِرُکُمْ مَنْ لافَضْلَ لَکُمْ عَلَيْهِ وَلايَدَلَکُمْ عِنْدَهُ، تَشْفَعُونَ فِي الْحَوائِجِ إِذا اِمْتَنَعَتْ مِنْ طُلاَّبِها، وَتَمْشُونَ فيِ الطَّريقِ بِهَيْئَةِ الْمُلُوکِ وَکَرامَةِ الأکابِرِ. أَلَيْسَ کُلُّ ذلِکَ إِنَّما نِلْتُمُوهُ بِما يُرْجي عِنْدَکُمْ مِنَ الْقيامِ بِحَقِّ اللهِ، وَ إنْ کُنْتُمْ عَنْ أَکْثَرِ حَقِّهِ تَقْصُرُونَ، فَاسْتَخْفَفْتُمْ بِحَقِّ الْأئِمَةِ، فَأَمَّا حَقُّ الضُّعَفاء فَضَيَّعْتُمْ، وَأَمّا حَقُّکُمْ بِزَعْمِکُمْ فَطَلَبْتُمْ، فَلامالاً بَذَلُْتمُوهُ، وَلا نَفْساً خاطَرْتُمْ بِها لِلَّذي خَلَقَها، وَلا عَشيرَةً عادَيْتُمُوها في ذاتِ اللهِ، أَنْتُمْ تَتَمَنَّونَ عَلَي اللهِ جَنَّتَهُ وَمُجاوَرَةَ رُسُلِهِ وَ أَمانَاً مِنْ عَذابِهِ.

لَقَدْ خَشيتُ عَلَيْکُمْ أَيُّها الْمُتَمَنُّونَ عَلَي اللهِ أَنْ تَحُلَّ بِکُمْ نِقْمَةٌ مِنْ نَقِماتِهِ،لأنَّکُمْ بَلَغْتُمْ مِنْ کَرامَةِ اللهِ مَنْزِلَةً فُضِّلْتُمْ بِها وَ مَنْ يُعْرَفْ بِاللهِ لاتُکْرِمُونَ وَ أَنْتُمْ بِاللهِ في عِبادِهِ تُکْرَمُونَ، وَقَدْتَرَوْنَ عُهُودَ اللهِ مَنْقُوضَةً فَلا تَقْرَعُونَ، وَأَنْتُمْ لِبَعْضِ ذِمَمِ آبائِکُمِ تَقْرَعُونَ وَ ذِمَّةُ رَسُولِ اللهِ صلي الله عليه وآله مَخْفُورَةٌ، وَالْعُمْيُ وَالْبُکْمُ والزَّمِنَ فِي الْمَدائِنِ مُهْمَلَةٌ لاتَرْحَمُونَ، وَلا في مَنْزِلَتِکُمْ تَعْلَمُونَ، وَلا مَنْ عَمِلَ فيها تَعْنُونَ، وَ بِالْاِدّهانِ وَ الْمُصانَعَةِ عِنْدَ الظَّلمَةِ تَأْمَنُونَ، کُلُّ ذلِکَ مِمَّا أمَرَکُمُ اللهُ بِهِ مِنَ النّهْي وَالتَناهِي وَأَنْتُمْ عَنْهُ غافِلُونَ، وَأنْتُم أَعْظَمُ النَّاسِ مُصيبَةً لِما غُلِبْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ مَنازِلِ الْعُلَماءِ لَوْ کُنْتُمْ تَسْعُونَ. ذلِکَ بَأَنَّ مَجارِي الْاُمُورِ وَالأحْکامِ عَلي أَيْدِي الْعُلَماءِ بِاللهِ، اَلْاُمَناءِ عَلي حَلالِهِ وحَرامِهِ، فَأَنْتُمْ الْمَسْلُوبُونَ تِلْکَ الْمَنْزِلَةَ، وَما سُلِبْتُمْ ذلِکَ إلاَّ بِتَفَرُّقِکُمْ عَنِ الْحَقِّ وَاخْتِلافِکُمْ فِي الْسُّنَّةِ بَعْدَ الْبَيِّنَةِ الْواضِحَةِ، وَلَوْ صَبَرْتُمْ عَلَي الْأذي وَتَحَمَّلْتُمْ الْمَؤُونَةَ في ذاتِ اللهِ کانَتْ اُمُورُ اللهِ عَلَيْکُمْ تَرِدُ، وَعَنْکُمْ تَصْدُرُ، وَ إِلَيْکُمْ تَرْجِعُ.

وَلکِنَّکُمْ مَکَّنْتُمْ الظَّلَمَةَ مِنْ مَنْزِلَتِکُمْ، وَ أَسْلَمْتُمْ اُمُورَ اللهِ في أَيْديهِمْ يَعْمَلُونَ بِالشُبَهاتِ، وَ يَسيرُونَ فِي الشَّهَواتِ، سَلَّطَهُمْ عَلي ذلِکَ فِرارُکُمْ مِنَ الْمَوْتِ وَ إعْجابُکُمْ بِالْحَياةِ الّتي هِيَ مُفارِقَتُکُمْ، فَأَسْلَمْتُمُ الضُّعَفاءَ في أَيْديهمْ، فَمِنْ بَيْنِ مُسْتَعْبَدٍ مَقْهُورٍ وَ بَيْنَ مُسْتَضْعَفٍ عَلي مَعيشَتِهِ مَغْلُوبٍ. يَتَقَلَّبُون فِي الْمُلْکِ بِآرائِهِمْ وَيَسْتَشْعِرُونَ الْخِزْيَ بِأَهْوائِهِمْ، اِقْتِداءً بِالأشْرارِ، وَجُرْأَةً عَلَي الْجَبَّارِ، في کُلِّ بَلَدٍ مِنْهُمْ عَلي مِنْبَرِهِ خَطيبٌ مُصْقَعٌ، فَالأرْضُ لَهُمْ شاغِرَةٌ وَأَيْديهِمْ فيها مَبْسُوطَةٌ، وَالنَّاسُ لَهُمْ خَوَلٌ لا يَدْفَعُونَ يَدَلامِسٍ، فَمِنْ بَيْنِ جَبَّارٍ عَنيدٍ، وَذي سَطْوَةٍ عَلَي الضَّعَفَةِ شَديدٍ، مُطاعٍ لايَعْرِفُ الْمُبْدِي ءَ الْمُعيدَ.

فَيا عَجَباً وَمالي لا أَعْجَبُ!! وَ الأرْضُ مِنْ غاشٍّ غَشُومٍ و مُتَصَدِّقٍ ظَلُومٍ، وَ عامِلٍ عَلَي الْمؤْمِنينَ بِهِمْ غَيْرِ رَحيمٍ، فَاللهُ الْحاکِمُ فيما فيهِ تَنازَعْنا، وَالْقاضِي بِحُکْمِهِ فيما شَجَرَ بَيْنَنا. اَللَّهُمَّ إِنَّکَ تَعْلَمُ إِنَّهُ لَمْ يَکُنْ ما کانَ مِنَّا تَنافُساً في سُلْطانٍ، وَلا اِلِْتماساً مِنْ فُضُولِ الْحُطامِ، وَلکِنْ لِنُرِيَ الْمَعالِمَ مِنْ دينِکَ، وَنُظْهِرَ الْاِصْلاحَ في بِلادِکَ، وَيَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبادِکَ، وَيُعْمَلَ بِفَرائِضِکَ وُسُنَنِکَ وَ أَحْکامِکَ، فَاِنَّکُم اِنْ لَمْ تَنْصُرُونا وَتَنْصِفُونا قَوَيَ الظَّلَمَةُ عَلَيْکُمْ، وَ عَمِلُوا في إطْفاء نُورِ نَبيِّکُمْ، وَحَسْبُنا اللهُ وَ عَلَيْهِ تَوَکَّلْنا وَإلَيْهِ أَنَبْنَا وَإِلَيْهِ الْمصيرُ. [6] .


***

(در سال 55 هجري دو سال قبل از هلاکت معاويه در مراسم حج ايراد شد.)

حضرت اباعبدالله عليه السلام به ميزان تحرّکات سياسي بني اميّه و شخص معاويه، در روزهاي آخر زندگي، به تبليغات گسترده اي در مدينه، در سفر حج دست زد. در مني طرفداران و ياران را در خيمه اي جمع کرده و اين سخنراني را سامان داد.

امام حسين عليه السلام فرمود: علل سقوط يهوديان

(هان اي مردم! عبرت بگيريد و پند بياموزيد از آنچه خدا دوستان خود را با سرزنش کردن علماء «يهود» پند داده است، آنجا که مي فرمايد: «چرا خداشناسان و بزرگان آنها را از ناسزا گفتن و حرام خوردنشان منع نمي کنند؟» و فرمود: «لعنت شده اند از بني اسرائيل آنانکه بکفر گرائيدند.» تا آنجا که فرمود، «و چه بد بود اعمالي که انجام ميدادند» چرا خدا آنان را سرزنش مي کند؟ براي اينکه آنان ستمگران را مي ديدند که ستم روامي دارند، و فساد بر مي انگيزند، ولي آنان را نهي نميکردند، تا توسّط ستمگران به نوائي برسند و از گزند آنان درامان باشند، در حاليکه خداوند ميفرمايد: «از مردم نهراسيد و فقط از من بيمناک باشيد» و مي فرمايد: «مردان و زنان مؤمن دوستداران يکديگرند به معروف امر مي کنند و از منکر بازمي دارند».

اهميّت امر بمعروف

خداوند در اين آيه «امر به معروف و نهي از منکر» را اوّلين فريضه قرار داد زيرا اگر به انجام اين فريضه اقدام گردد تمام فرائض چه آسان وچه دشوار عملي ميشود، علاوه بر اين امر به معروف و نهي از منکر، دعوت کردن به اسلام است، همگامي در طرد ستمگري ها و مخالفت با ستمگران، و دعوت کردن به تقسيم عادلانه بيت المال و غنائم، و گرفتن ماليات از چيزهائي که در اسلام مشخّص گرديده، و مصرف آن در جايگاه اصلي خويش است.

مسئوليّت خواصّ و بزرگان جامعه

شما اي بزرگان که در علم و دانش پر آوازه ايد، و در خير و نيکي زبانزد ديگرانيد، و در نصيحت و پنددادن شهرت داريد، و بخاطر خدا در دل مردم عظمت و شکوه داريد، که افراد نيرومند شما را به حساب مي آورند، و ناتوان شما را گرامي و محترم مي شمارند، کسان خود را بر شما ايثار مي کنند که هيچ برتري بر آنها نداريد، و آنگاه که خواسته هايشان برآورده نمي شود از شما شفاعت مي جويند، و شما با شکوه پادشاهان و عظمت بزرگان در ميان آنان راه مي رويد. آيا اينهمه احترام و کرنش براي اين نيست که مردم اميد دارند تا شما به احياء حقوق خداوند قيام کنيد؟ ليکن شما در بيشترين موارد از اداء حق الهي کوتاهي کرديد، و حقوق ائمّه را سبک شمرديد، حق ضعيفان و بينوايان را پايمال نموديد، شما آنچه حق خود تصوّر ميکرديد به ناروا گرفتيد، ولي در راه خدا نه مالي بخشش کرديد، ونه جانتان را به مخاطره انداختيد، و نه از اقوام وخويشانتان براي رضاي خدا بريديد. آيا با اين اعمال زشت بهشت خدا و همجواري پيامبران او را آرزو داريد؟ و ميخواهيد از عذاب الهي در أمان باشيد؟ اي کسانيکه چنين آرزويي را از خدا داريد مي ترسم بر شما عذابي از عذابهاي خدا نازل گردد، زيرا شما در پرتو عنايت خدا بمقامي رسيديد که بر ديگران برتري پيدا کرديد، چه بسيارند کساني که مورد احترام مردم نيستند، ولي شما بخاطر خدا در ميان بندگانشان احترام داريد.

علل نکوهش بزرگان امّت اسلامي

شما مي بينيد که پيمانهاي الهي در هم شکسته ميشود ولي هيچ دم نمي زنيد، و به هراس نمي افتيد، در حاليکه براي درهم شکستن بعضي از پيمانهاي پدرانتان ناله سر ميدهيد، شکسته شدن پيمانهاي رسول خدا را ناديده مي گيريد. کورها، لالها، و فلج ها در شهرها، بي سرپرست مانده اند و شما نه رحمي بر آنان مي کنيد، و عملي را که درخور شأن خودتان باشد در مورد آنها انجام نميدهيد، و نه قصد انجام آنرا داريد، فقط با چاپلوسي و تملّق پيش ستمگران رفاه و آسايش خويش را مي جوييد، خدا دستور فرموده است از اين اعمال پليد جلوگيري شود، ولي شما از آن غافليد.

علل سقوط امّت اسلامي

شما مصيبت بارترين مردم هستيد، زيرا از مسئوليّتها، عالمانه و آگاهانه دست کشيديد و علّت همه گرفتاري ها آن است که زمام امور و اجراي احکام بايد بدست علماي الهي باشد که در رعايت حلال و حرام خدا امين هستند، ولي اين مقام و منزلت از شما سلب شده است چرا که از محور حق پراکنده شديد، و با وجود دلائل روشن در سنّت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم اختلاف کرديد، اگر بر رنجها و آزارها شکيبايي داشتيد، و سختيهاي راه خدا را تحمّل مي کرديد، اجراء امور دين خدا بدست شما مي افتاد، و لکن شما ستمگران را در مقام و منزلت خود جايگزين ساختيد و امور دين خدا را بدست آنان سپرديد، و آنان به اشتباه عمل مي کنند، و در شهوات خود گام برميدارند، و بر شما مسلّط شدند.

علل حاکميّت فاسدان بني اميّه

چون شما از مرگ فرار کرديد، و عاشقانه به زندگي گذرا، دل نهاديد، و ضعيفان و بي نوايان را بدست ستمگران سپرديد تا برخي را برده و مقهور خود ساختند، و برخي را براي لقمه ناني بيچاره و ناتوان کردند. ستمگران در ملک خدا، طبق ميل و خواست خود گام برميدارند، و با تمايلات خود راه پستي و مذمّت را هموار مي سازند، از اشرار پست فطرت پيروي مي کنند، و جسورانه در مقابل خداي متعال مي ايستند، در هر شهري بر فراز منبر گوينده اي دارند که فرياد ميزند، و با صداي بلند سخن ميگويد. زمين در تسلّط کامل آنان است، و دستشان از هر جهت باز و گشوده است، مردم بردگان آنانند آنگونه که هر دستي بر سر آنان کوبيده شود قادر به دفاع نيستند.

افشاي حکومت ظالمانه معاويه

گروهي از اين جبّارن کينه توز، سخت بربينوايان چيزه گشته اند، و گروهي فرمانرواياني هستند که نه خدا را مي شناسند، و نه روز معاد را باور دارند. در شگفتم!! و چرا در شگفت نباشم؟! که زمين را مردي حيله گر و مکّار و فردي تيره روز، تصرّف کرده، و بار مسئوليّت مؤمنين را کسي بدوش کشيده که هرگز به آنان رحم نميکند، خدا در اين نزاعي که بين ما و او در گرفته، بهترين حاکم است، و در نبرد ما با او، قضاوت خواهد کرد.

فلسفه و اهداف حکومت اسلامي

خداوندا! تو خود ميداني عملکرد ما نه براي آن است که به رياست و سلطنت دست يابيم، يا از روي دشمني و کينه توزي سخن بگوئيم، ليکن پيکار ما براي اين است که پرچم آئين ترا بر افراشته، و بلاد بندگان ترا آباد سازيم، و به ستمديدگان از بندگان تو امنيّت بخشيم، و احکام و سنن و فرائض ترا پياده کنيم. و شما اي سردمداران! اگر ما را ياري و پشتيباني نکنيد، ستمگران بر شما چيزه ميشوند، و در خاموش کردن نور پيامبرانتان مي کوشند. ولي بدانيد خداوند ما را کفايت خواهد کرد، و توکّل ما بر اوست، و در مسير او گام برخواهيم داشت، و بسوي او بازخواهيم گشت). [7] .


***

[1] سوره مائده آيه 63.

[2] سوره مائده آيه 78.

[3] سوره مائده آيه78.

[4] سوره مائده آيه44.

[5] سوره توبه آيه 71.

[6] تحف العقول ص168، بحارالانوار ج100 ص79 حديث 37.

[7] تحف العقول ص168، بحارالانوار ج100 ص79 حديث 37، احتجاج ص296 طبرسي، بحارالانوار ج44 ص127، عوالم بحراني ج16 ص263، ولايت فقيه ص125 امام خميني‏قدس سره.