بازگشت

از سخنان آن حضرت هنگامي كه به صحنه پيكار نظر كردند


و قال: اشتد غضب الله تعالي علي اليهود، اذ جعلوا له ولدا، و اشتد غضب الله علي النصاري اذ جعلوه ثالث ثلاثة، و اشتد غضبه علي المجوس اذ عبدوا الشمس و القمر دونه، و اشتد غضبه علي قوم اتفقت کلمتهم علي قتل ابن بنت نبيهم. اما والله لا اجيبهم الي شي ء مما يريدون حتي القي الله، و انا مخضب بدمي.

ثم صاح عليه السلام: اما من مغيث يغيثنا لوجه الله، اما من ذاب يذب عن حرم رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم [1] .

«فبکت النسوة و کثر صراخهن»


***

غضب الهي بر قوم يهود شدت گرفت، چرا که براي خدا، فرزند قائل شدند، غضب خدا، بر نصاري شديد شد، چرا که قائل به تثليث شدند و غضب الهي بر مجوس فرود آمد، چرا که خورشيد و ماه را پرستيدند.

و غضب خداوند شدت گرفت بر قومي که متحد شدند تا فرزند دختر پيامبر خود را بکشند.

به خدا قسم تن به ذلت بيعت نخواهم داد، تا خداوند را ملاقات کنم در حالي که به خون خود آغشته باشم.

سپس فرياد برآورد: آيا کسي هست ما را براي رضاي خدا ياري دهد؟ آيا کسي هست که از حرم رسول خدا دفاع کند؟

(در اين هنگام زنان شيون کردند و صداي ناله ي آنها به آسمان رفت).


***

[1] اللهوف: ص 101.