بازگشت

سرمشق گرفتن از امام حسين


552. کامل الزيارات عن جابر عن أبي عبد اللَّه عليه السلام: قالَ عَلِيّ عليه السلام لِلحُسَينِ عليه السلام: يا أبا عَبدِ اللَّهِ اُسوَةٌ

أنتَ قِدَماً.

فَقالَ: جُعِلتُ فِداکَ! ما حالي؟

قالَ: عَلِمتَ ما جَهِلوا وسَيَنتَفِعُ عالِمٌ بِما عَلِمَ، يا بُنَيَّ اسمَع وأبصِر مِن قَبلِ أن يَأتِيَکَ، فَوَالَّذي نَفسي بِيَدِهِ لِيَسفِکَنَّ بَنو اُمَيَّةَ دَمَکَ ثُمَّ لا يُزيلونَکَ عَن دينِکَ، ولا يُنسونَکَ ذِکرَ رَبِّکَ.

فَقالَ الحُسَينُ عليه السلام: وَالَّذي نَفسي بِيَدِهِ! حَسبي، أقرَرتُ بِما أنزَلَ اللَّهُ، واُصَدِّقُ قَولَ نَبِيِّ اللَّهِ، ولا اُکَذِّبُ قَولَ أبي. [1] .

553. تاريخ الطبري عن عقبة بن أبي العيزار عن الحسين عليه السلام: لَکُم فِيَّ اُسوَةٌ. [2] .


***

552. کامل الزيارات - به نقل از جابر، از امام صادق عليه السلام -: امام علي عليه السلام به امام حسين عليه السلام فرمود: «اي ابو عبد اللَّه! تو از قديم الأيّام، سرمشق بوده اي».

حسين عليه السلام گفت: فدايت شوم! در چه حالي هستم؟

امام علي عليه السلام فرمود: «آنچه را ندانستند، دانستي و به زودي، عالم از علم خويش بهره بَرَد. پسر عزيزم! بشنو و ببين، پيش از آن که [فرشته مرگ] نزد تو بيايد. سوگند به آن که جانم به دست اوست، بني اميّه، خونت را مي ريزند؛ ولي نمي توانند تو را از دينت جدا کنند و يا از ياد پروردگارت غافل سازند».

حسين عليه السلام گفت: سوگند به آن که جانم به دست اوست، همين مرا بس است. به آنچه خدا نازل کرده است، اقرار دارم و گفته پيامبر خدا را تصديق مي کنم و سخن پدرم را نادرست نمي انگارم.

553. تاريخ الطبري - به نقل از عقبة بن ابي عيزار، از امام حسين عليه السلام -: من، الگوي شما [در زندگي] هستم.


***

[1] کامل الزيارات: ص 150 ح 178، بحار الأنوار: ج 44 ص 262 ح 17.

[2] تاريخ الطبري: ج 5 ص 403، الکامل في التاريخ: ج 2 ص 553، الفتوح: ج 5 ص 82؛ بحار الأنوار: ج 44 ص 382.