بازگشت

استمرار انقلاب


کشتن مختار به وسيله ي فرزند زبير، به تضعيف روحيه ي انقلابي نزد شيعيان نينجاميد؛ زيرا قيامهاي ديگري وجود داشت که نوادگان امام حسين عليه السلام و نوادگان برادرش امام حسين عليه السلام آنها را رهبري کردند؛ چون انقلابي عظيم، «زيد بن علي» که براي نبرد با ظلم و ستم به پا خاست و آتش انقلاب را پس از او، فرزندش «يحيي»، شعله ور ساخت، آنان، اصول حضرت حسين عليه السلام را شعار خود قرارداده و انتقام خون وي را طالب بوده اند.

انقلابها، همچنان ادامه يافت تا اينکه پرچمهاي سياه همراه با طليعه هاي سپاه مسلمين به فرماندهي ابومسلم خراساني سرازير گشتند و تاج و تخت اموي را سرنگون ساختند و غرور و جبروتش را درهم کوبيدند.



[ صفحه 547]



در اينجا سخن ما به اختصار در مورد رهاوردهاي انقلاب که در زمينه هاي فکري و اجتماعي محقق شده اند، پايان مي يابد و بدين گونه صفحات پاياني اين کتاب را نيز به آخر مي بريم. و آنچه را بارها گفته ام، تکرار مي کنم که اين تلاش با گستردگي و شمول و در برگيرندگي خود، جز صفحه اي از زندگاني اين امام بزرگ را نمايان نمي سازد که احساسات مردم و عواطف آنان را تسخير نموده و در دلها و انديشه هايشان جاي گرفته است. من يقين دارم که آنچه در مورد آن حضرت، تأليف يافته و آنچه تأليف خواهد يافت، تمامي جنبه هاي شخصيت حضرتش را در بر نمي گيرد و واقعيت زندگي آن حضرت را شامل نمي شود؛ حياتي که ادامه ي زندگي جدش،پيامبر صلي اللَّه عليه و آله و ارشادي که به نفع انسانيّت در نظر داشت، مي باشد.

وفاداري صادقانه اقتضا مي کند که از دوستي و معرفت انسان نيکوکار بزرگوار، «حاج محمد رشاد عجينه» که در راه نشر اين کتاب اقدام کرد يادي کنم، او که در نشر آثار اهل بيت و ابراز فضايلشان کوشش مي کند،، با ايمان به اينکه از گرانقدرترين خدمتهايي که به امت تقديم مي شود و از لازم ترين و ماندني ترين آنان، اين خدمت است. وي براي چاپ آن از ارثي که پدر مرحومش «حاج محمد جواد عجينه» وصيت کرده بود، مبالغي را منظور نمود که از خداوند آرزومندم عمل وي بهره ي قبولي يابد و از سوي خداوند، مغفرت عايدش گردد همچنانکه اين را هم براي خود آرزو دارم و هم براي برادرم «هادي» که در مراجعه بسياري از منابع و اشراف بر مباحث اين کتاب تفضّل نمود که خداوند، وي را از سوي من پاداش دهد؛بهترين پاداشي که برادري به برادرش مي دهد. [1] .


پاورقي

[1] خداوند را شکر مي‏گذارم که ترجمه‏ي جلد سوم اين مجموعه نيز در مورخه‏ي 4/ ماه مبارک / 1417 ه ق. برابر با 1375 /10 /25 ه. ش به پايان آمد و به خامه‏ي طبع سپرده شد. الحمدللَّه اولاً و آخراً و صلي اللَّه علي سيّدنا محمد و آله الطاهرين.