بازگشت

قيام مختار


«مختار»، از مشهورترين شخصيتهاي عربي است که تاريخ اسلامي آن را



[ صفحه 542]



شناخته و نقش مهمّي در حوادث سياسي و اجتماعي آن روزگار، ايفا نمود. و نيز از برجسته ترين سياستمداران در طرح برنامه ها و ارائه ي شيوه ها و چيرگي بر موقعيتها بوده است. وي شايستگي خود را به عنوان مرد انديشه و عمل، به اثبات رساند.

يکي از نويسندگان درباره ي او مي گويد: «وي، اطلاعات وسيعي در علم روان شناسي و آگاهي از وسايل تبليغ و اطلاع رساني داشته و با احساسات مردم همانند خردهاي آنان سخن مي گفت و به وسايل تبليغ معروف همچون خطابه و شعر، اکتفا نمي نموده، بلکه به وسايل ديگري براي تبليغ دست زده بود، همچون نمايش، تظاهرات و شايعه پراکني. و نيز آنچه امروزه با آن را کودتاي نظامي مي ناميم دست زد و کوفه را از فرزند زبير گرفت». [1] .

وي، يکي از بزرگان شيعه و شمشيري از شمشيرهاي خاندان رسول خدا صلي اللَّه عليه و آله بود. و به شدت در آتش درد و بي تابي به خاطر عترت پاک، مي سوخت. کساني که شمشيرهاي باطل، آنان را از بين برده بودند. وي براي رسيدن به حکومت تلاش کرد، نه به خاطر اينکه رغبتي بدان داشت، بلکه براي اينکه به خونخواهي اهل بيت بپردازد و از قاتلانشان انتقام بگيرد.

به اين قهرمان عظيم، تهمتهاي ناروايي زده شد، مانند متهم نمودن وي به ادعاي نبوّت و ديگر نسبتهاي باطلي که از او بعيد بوده و وي از آنها مبرّا بوده است؛ زيرا او به خونخواهي امام بزرگوار برخاست، وجود دولت اموي را لرزانده و شکوه حکومت آن را ساقط گردانيد و ميان عرب و غيرعرب، مساوات را اجرا نمود، کسي را بر ديگري برتر نشمرد و در روزگار



[ صفحه 543]



حکومتش، مي خواست که در پرتو شيوه ي سياست حضرت امام اميرالمؤمنين عليه السلام و پيروي از عملکرد آن حضرت در سياست اقتصادي و اجتماعي، رفتار نمايد.

وي، بسيار با تقوا و در دين، پرهيزگار بود. مورخان مي گويند: او در ايام حکومت کوتاه مدتش، براي سپاس به درگاه خداي تعالي، بسيار روزه داري مي کرد که خداوند وي را به گرفتن انتقام عترت پاک و نابودي آدمکشان پليد جنايتکار، موفق فرموده بود.

آنان تهمتهاي بي اساسي به اين قهرمان بزرگ چسباندند تا مقام وي را ناچيز سازند و از اهميتش بکاهند، ما پس از مطالعه ي کارهاي وي، او را يکي از افراد کم نظير تاريخ و از نامداران امّت اسلامي يافتيم، با شايستگيهاي فراواني که در فضل و تقوا، اصالت انديشه، عمق نظر و حسن تدبير داشت که کمتر کسي از مردان و بزرگان روزگار چنين اوصافي را دارا بوده اند...، دوست داشتم که درباره ي نشانه هاي شخصيت ارجمندش، بيشتر سخن بگويم و درباره ي قيام وي و چگونگي دستيابي اش به حکومت، مطالب بيشتري را بيان نمايم ولي اين کار خود مستلزم کتابي خاص مي باشد که شايد به خواست خدا، موفق به اين کار گردم و پيش از آنکه سخن درباره ي وي را پايان دهم، به صورتي مختصر به بعضي موارد مربوط به موضوع، اشاره اي مي نمايم:


پاورقي

[1] المختار، ص 43.