بازگشت

قيام مدينه


حقيقت آن است که قيام مدينه، استمراري براي انقلاب سرور شهيدان عليه السلام



[ صفحه 537]



بوده؛ زيرا جانها همچون ديگي بر آتش، از خشم و کينه بر عليه يزيد مي جوشيد؛ چرا که حرمت رسول خدا صلي اللَّه عليه و آله را با کشتن عترت آن حضرت و اسير کردن فرزندانش، شکسته بود.

آنگاه که اسيران اهل بيت: به مدينه باز گشتند و آنچه از مصيبتهاي عظيم و محنتهاي بزرگ پيش آمده را براي مردم بازگفتند و گرفتاري و اسارتي که بانوان سراي نبوّت و آزادزنان وحي کشيده بودند، براي آنان توضيح دادند، دلها بر ريحانه ي رسول خدا صلي اللَّه عليه و آله پر از درد و اندوه شد.

خواهر حسين و نوه ي پيامبر صلي اللَّه عليه و آله حضرت زينب عليهاالسلام براي گرفتن انتقام خون برادر خويش، احساسات را شعله ور مي ساخت.

مردم مدينه بر اين باور شدند که قيام بر ضد يزيد، واجبي شرعي است، پس رسماً، بيعت او را شکستند و قيام بر ضد حکومتش را اعلام نمودند.

يزيد، به «مسرف بن عقبه ي مري» جنايتکار دستور داد تا مدينه را اشغال نمايد و لشکر فراواني را که بالغ بر دوازده هزار نفر از مردم شام بود، در اختيار وي قرار داده به او فرمان داد تا مدينه را به مدت سه روز براي سربازانش مباح کند تا هر چه خواهند با مردم آن عمل کنند و آنچه را دوست دارند از اموالشان، به تاراج برند!!

مسرف، با سربازانش به سوي مدينه حرکت کرد و آن را اشغال نمود و شهر را به مدت سه روز براي سربازانش مباح کرد، آنان دست به قتل و غارت زدند و هر آنچه را خداوند حرام کرده بود، مرتکب شدند. سپس از مردم آن بيعت گرفت که آنان بردگان يزيد هستند، هرکس خودداري نمود، گردن او را زدند، در آن واقعه، مصيبتهايي اتفاق افتاد که جانها را مي سوزاند، مورخان، صورتهاي هول انگيز و اندوهباري از آنچه بر مردم مدينه گذشت، بيان کرده اند، اين فاجعه همچون فاجعه ي کربلا بود و ملتهاي اسلامي را به دسته بندي سياسي



[ صفحه 538]



براي اقدام بر ضد حکومت اموي و سرنگون نمودن آن، برانگيخت.