بازگشت

فرار ضحاك


«ضحاک بن عبداللَّه مشرفي» از ياران امام بود، ولي وقتي که فراواني کشتگان از ياران حضرت حسين عليه السلام را ديد، تصميم به هزيمت و فرار گرفت. نزد حضرت حسين عليه السلام آمد و به آن حضرت گفت: «من همراه تو گشته بودم تا هرگاه تو جنگجويي داشته باشي، همراه تو کشته شوم، پس مرا اجازه ي رفتن بده؛ زيرا قادر نيستم از تو يا از خود دفاع کنم!!».

امام به وي اجازه ي رفتن داد، او پاي به فرار گذاشت. جمعي از ياران ابن سعد، راه او را گرفتند ولي رهايش کردند، او پاي به فرار گذاشت و شهادت در خدمت ريحانه ي رسول خدا صلي اللَّه عليه و آله را به دست نياورد!!. [1] .


پاورقي

[1] انساب‏الاشراف 405 -404 /3. طبري، تاريخ 445 -444 /5.