بازگشت

جنگ


همه ي وسايلي که امام به کار گرفته بود تا صلح را حفظ نمايد و از خونريزي جلوگيري کند، به شکست انجاميد و ابن سعد نيز از طولاني شدن وقت، مي ترسيد که مبادا در صفوف سپاهيانش دو دستگي به وجود آيد، زيرا پيوستن حرّ همراه سي سوار از لشکرش به امام، او را هراسان ساخته بود، بنابراين، آن ستمگر به نزديکي اردوگاه امام، پيش آمد و تيري گرفت و آن را به سوي حضرت پرتاب نمود در حالي که فرياد مي زد: «برايم نزد امير گواهي دهيد که من نخستين کسي هستم که به سوي حسين، تيراندازي نمود».

ابن سعد، تيري را که با آن جنگ را آغاز نمود، وسيله اي براي تقرّب جستن نزد سرورش، فرزند مرجانه قرار داد و از سپاهيان خواست تا برايش نزد وي گواهي دهند تا به اخلاص و وفاداريش اعتماد کند و شبهه ها را از خود دور نمايد که وي براي جنگ با حسين، تلاش نمي کند.

تيرها از اردوگاه ابن سعد، پي درپي به سوي ياران حضرت حسين چون باران، روان شدند به طوري که کسي از آنان نماند که تيري به وي اصابت ننموده باشد و بدين گونه حجّت صلح که امام بر آن حرص داشت، باطل گرديد، آن حضرت انتظار داشت که دشمنانش دست به اين تجاوز خيانتکارانه بزنند و هنگامي که آنان از سوي خود، جنگ را آغاز نمودند، بر آن حضرت واجب شد که از خود دفاع کند، و جوبي که شبهه اي در آن نبود، لذا امام روي به يارانش کرد و به آنان اجازه ي نبرد داد و فرمود: «اي بزرگواران! برخيزيد که اين تيرها فرستادگان اين قوم به سوي شما هستند».

پيشقراولان حق، از ياران امام به سوي ميدان نبرد، پيش رفتند



[ صفحه 236]



و بدين گونه نبردي هولناک آغاز شد و درگيري به شدت و سختي ممکن در جنگ، به وقوع پيوست و به طور مسلّم، هيچ نبردي از همه ي نبردهايي که بر روي زمين جاري گشت، همانند آن نبرد نبوده است؛ زيرا سي و دو سوار و چهل پياده با دهها هزار نفر روبه رو شدند، آن گروه اندک در برابر آن لشکر فراواني که قوي ترين ساز و برگ و سلاح را در اختيار داشت، با شايستگي نبرد کردند و آنچنان دليري و شجاعتي نشان دادند که خردها را به شگفتي و عقلها را به سرگرداني دچار مي سازد.

ياران امام، در گرداب آن جنگ با ايمان و اخلاص فرورفتند؛ زيرا يقين داشتند در راه ديني مشغول نبرد بودند که به آن اخلاص داشته و زندگيشان را در راه آن بخشيده اند، آنان با جهاد درخشانشان، براي اين امّت، شرافتي را به ثبت رساندند که هيچ شرفي با آن برابري نمي کند و به انسانيت برترين عطايي را تقديم کردند که در طول تاريخ به آن تقديم گشته است.



[ صفحه 239]