بازگشت

امام به اشخاص بدهكار رخصت شهادت نداد


طبراني روايت نموده که امام دستور داد تا منادي در ميان يارانش ندا دهد: «شخصي که ديني بر عهده اش باشد همراه ما کشته نشود»، پس مردي از يارانش برخاست و به آن حضرت گفت: «ديني بر عهده ي من است که همسرم آن را ضامن شده است».

حضرت عليه السلام فرمود: «ضمانت يک زن چگونه باشد؟» [1] .

امام مي خواست شهادت يافتگان همراهش، انسانهايي پرهيزگار باشند که ذمّه ي آنان از حقوق و اموال مردم خالي باشد، ولي در اينجا اشکالي وجود دارد؛ زيرا امام ضمانت زن را در مورد ديني که بر عهده ي شوهر اوست، نپذيرفته، حال آنکه قواعد فقهي بر صحت ضمان زن، در مورد اموال و غيره و مساواتش با مرد در اين مورد، اتفاق دارند، به نظر ما جمله ي آخر، از مطالب جعل شده مي باشد؛



[ صفحه 204]



زيرا «بلاذري» اين خبر را ذکر نموده، ولي گفتار آن مرد را نقل ننمود که بر من ديني است و همسرم آن را ضامن گرديده است.


پاورقي

[1] المعجم الکبير 132 /3.