بازگشت

مسند امام حسين


اين «مسند» را ابو بشير محمد بن احمد دولابي (متوفي 320 ه.) تأليف کرد و آن را ضمن کتاب خود «الذرية الطاهرة» [1] درج نمود که بعضي از موارد آن بدين شرح مي باشد:

1 - علي بن الحسين از پدرش روايت کرده که پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرموده است: «از خوبي اسلام يک شخص اين است که ترک کند آنچه را که به وي ربطي ندارد..».

2 - امام حسين عليه السلام مي فرمايد: در دسته شمشير رسول خدا صلي الله عليه و آله صفحه اي را بسته يافتم که عبارت بود از: «معذّب ترين شخص نزد خداوند، کسي است که غير قاتل خودرا بکشد و غير ضاربش را مضروب سازد و هرکس نعمت سرورانش را ناديده انگارد، از آنچه خداوند عزّوجلّ نازل گرديده، دور گردانيده شود».

3 - حضرت حسين عليه السلام روايت کرده رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «بخيل،



[ صفحه 169]



کسي است که من نزد وي ياد شوم و بر من صلوات نفرستد».

4 - حضرت حسين از پدرش از جدش صلي الله عليه و آله روايت کرده: «بعد از من سه فرقه خواهند بود: مرجئه، حروريه و قدريه، پس اگر بيمار شوند به عيادتشان نرويد و اگر بميرند در تشييع آنان شرکت نکنيد و اگر دعوت کنند، اجابتشان ننماييد».

5 - آن حضرت عليه السلام از جدش صلي الله عليه و آله روايت کرده که فرمود: «هيچ بنده اي مرد يا زن نيست که در آنچه در راه رضاي خدا مي بخشد بخل ورزد مگر اينکه چند برابر آن را در راه ناخشنودي خدا بدهد. و هيچ بنده اي نيست که کمک به برادر مسلمانش را فروگذارد و در حاجتش نکوشد، خواه آن حاجت روا گردد و يا انجام نشود مگر اينکه به ياري کسي گرفتار شود که به سبب وي دچار گناه گردد و بخاطر او پاداش نبيند. و هيچ بنده اي نيست که حج را ترک کند در حالي که توانايي آن را داشته باشد، بخاطر حاجتي از حوايج دنيا مگر اينکه کساني را که (در حج) موي خود را تراشيده اند، ببيند پيش از آنکه آن حاجت بر آورده شده باشد».

6 - «يحيي بن سعيد» روايت کرده: نزد علي بن الحسين بودم که عده اي از اهل کوفه به خدمت آن حضرت رسيدند، پس علي بن الحسين فرمود: «اي مردم عراق! مارا به دوستي اسلام، دوست بداريد که من شنيدم پدرم را که مي گفت: رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: اي مردم! مرا از حقم بالاتر مبريد که خداي عزوجل پيش از آنکه مرا به پيامبري برگزيند، مرا به بندگي برگزيده است».

7 - فاطمه دختر حضرت حسين از پدرش و عبداللَّه بن عباس روايت کرده که رسول خدا صلي الله عليه و آله مي فرمود: «به جذاميان پيوسته نگاه نکنيد و هرکس از شما با آنان سخن بگويد، ميان وي و آنان به اندازه يک نيزه باشد...»



[ صفحه 170]



8 - فاطمه دختر حسين عليه السلام از پدرش روايت کرده رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «همانا خداوند اخلاقي عالي و برجسته را دوست دارد و اخلاق پست را دوست ندارد».

9 - فاطمه دختر حضرت حسين عليه السلام از پدرش روايت کرده که رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «نگاه کردن به جذاميان را ادامه ندهيد».

10 - فاطمه دختر حضرت حسين عليه السلام از پدرش روايت کرده: سر رسول خدا صلي الله عليه و آله در دامن حضرت علي بود در حالي که به پيامبر وحي مي شد، پس هنگامي که از او وحي جدا شد، فرمود: «اي علي! آيا نماز عصر را خوانده اي؟ گفت: نه. گفت: خداوندا! تو مي داني که او در کار تو و کار پيامبرت بوده، پس خورشيد را به وي بازگردان. پس خداوند آن را به وي بازگرداند و او نماز خواند و خورشيد غروب کرد».

11 - فاطمه از پدرش روايت کرده که پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: «سائل را حقّي باشد، اگر چه سوار بر اسب بيايد».

12 - فاطمه دختر حسين عليه السلام از پدرش روايت کرده رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «هرکس به مصيبتي گرفتار شود و آن را به ياد آورد هر چند که زمان آن گذشته باشد، پس براي آن استرجاعي تازه کند، خداوند براي وي تازه مي گرداند ثوابي را که به وي هنگام رسيدن آن مصيبت وعده داده است...».

13 - فاطمه دختر حسين عليه السلام از پدرش روايت کرده است که گفت: رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «هنگامي که خداوند ميثاق بندگان را گرفت، در حجر، گذاشته شد، پس از جمله وفاداري به بيعت است دست رساندن به حجر».

14 - عبداللَّه بن سليمان بن نافع غلام بني هاشم از حضرت حسين بن علي روايت کرده است که گفت: رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «اي بني هاشم! سخن نيکو



[ صفحه 171]



بگوييد و اطعام کنيد».

15 - ابوسعيد ميثمي روايت کرده شنيدم حسين بن علي را که مي گفت: رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «هرکس جامه شهرت برتن کند، خداوند جامه اي از آتش برتن او بپوشاند».

اينها بعضي قسمتها از مسند امام حسين عليه السلام است که از آداب رفتار و تهذيب اخلاق سرشار مي باشد و مردم از آنها بي نياز نمي باشند [2] .


پاورقي

[1] از نسخه هاي خطي کتابخانه احمديه در جامع الزيتونه در تونس که نسخه تصوير شده اي از آن در کتابخانه حضرت امير المؤمنين يافت مي شود که آن را علّامه سيد عزيز طباطبائي يزدي استنساخ نموده است.

[2] الذرية الطاهرة، ص132 - 128.