بازگشت

در قصر الاماره


آن پليد، به سرعت به سوي «قصر الاماره» [1] شتافت در حالي که به شدت



[ صفحه 453]



مضطرب بود و از اينکه مردم از آمدن حضرت امام حسين عليه السلام شادماني مي کردند و به همديگر مژده مي دادند، به شدّت ناراحت شده بود.

هنگامي که به دَرِ کاخ رسيد، آن را بسته يافت، نعمان بن بشير از بالاي کاخ به پايين نگاه مي کرد زيرا تصور کرده بود که اين تازه وارد، حضرت حسين عليه السلام است، به جهت آنکه صداهاي مردم به خوشامد گويي و شعار دادن به زنده باد براي وي بلند شده بود، لذا خطاب به وي گفت: «من امانتم را به تو اي فرزند رسول اللَّه! تحويل نمي دهم، من قصد جنگ کردن با تو را هم ندارم!...».

فرزند مرجانه در سخن نعمان ضعف و واماندگي را احساس کرد لذا با کلماتي خشم آلود بروي فرياد زد: بازکن که گشايش گرديده اي و شب طولاني گرديده است».

هنگامي که او سخن مي گفت، يکي از کساني که پشت سر وي بود، او را شناخت و خطاب به مردم فرياد زد: «قسم به خداي کعبه! اين، فرزند مرجانه است». عجيب آنکه، آن اجتماع، امام حسين عليه السلام و فرزند مرجانه را تشخيص ندادند با وجود آنکه هر کدام از آنان مدتي در سرزمنيشان زندگي کرده



[ صفحه 454]



بودند، شايد آنچه سبب اشتباه آنان شد اين بود که ابن زياد، لباسش را تغيير داده و عمامه اي سياه برسرنهاده بود.

به هر حال، هنگامي که مردم دانستند وي ابن زياد است، از جاي جستند و بشتاب به خانه هايشان رفتند در حالي که از ظلم و ستمي که در روزگار پدرش به آنان رسيده بود، سخن مي گفتند، اينک نيز از عبيداللَّه احساس شرّ کرده بودند... ابن زياد، در همان شب بر اموال و اسلحه مستولي شد و شب را بيدار ماند در حالي که عمال حکومت اموي در اطراف وي بودند و با وي درباره انقلاب سخن مي گفتند و اعضاي برجسته آن را به او معرفي مي کردند و همراه وي به برنامه ريزي براي نابودي انقلاب پرداختند.


پاورقي

[1] قصر الاماره (کاخ فرمانداري): نخستين ساختمان دولتي در اسلام است که «سعد بن ابي و قاص» آن را بنا کرده بود و نشانه هايش همانند همه نشانه هاي کوفه، به غير از مسجد جامع، از بين رفته است، اداره کل آثار باستاني در عراق، براي شناسايي آن تلاش کرد و در مواقع مختلف پايه هاي آن را کشف نمود، نتايج کاوشهايي که در مورد آن انجام گرفت نشان داد که آن قصر از يک حصار خارجي تشکيل مي شود و شامل چهار ديواراست، طول آنها تقريباً 170 متر و معدل ارتفاع آنها چهار متر مي باشد، هر ضلع را از بيرون شش برج نيم دايره اي پشتيباني مي کند، به استثناي ضلع شمالي که تنها دو برج پشتيبان آن هستند، فاصله ميان هر برج تا برج ديگر 24 متر و 60 سانتيمتر مي باشد ارتفاع اين حصار با برجهايش به حدود بيست متر مي رسد. کاخ، به صورتي محکم بنا شده و معماري آن براي اهداف جنگي طراحي گرديده تا از هر حمله خارجي در حمايت مطمئني باشد.

اين مطلب در کتاب نقشه شهرکوفه، نوشته دکتر کاظم جنابي، ص135 تا 155 آمده است، اين جانب بارها آن را ديده و بسياري از آثارش را مطالعه نموده ام. در برخي از درهاي اصلي اش سايبانهايي براي نگهبانان کاخ وجود داشت که و يران گشته و تنها برخي از آثار آنها باقي مانده است. در يک طرف آن اطاقهايي وجود دارد که براي زندان ساخته شده و به شکلي عجيب بنا گرديده اند و در يک طرف، آشپزخانه‏هاي کاخ قرار دارند که استاد جنابي اشاره‏اي به آنها ننموده است. ساختمان کاخ. محکم بنا گرديده تا آنجا که حمله و دستيابي به آن متعذر بود.