بازگشت

عمرو بن سعيد


«عمرو بن سعيد اشدق»، نامه اي براي امام فرستاد که در آن امنيت، و متعرّض هيچ مشکلي براي حضرت نشدن را تعهد نمود، در آن آمده: «من از



[ صفحه 36]



خداوند مي خواهم که به تو صلاح را الهام فرمايد و تو را از آنچه برايت در نظر دارند، آشنا سازد. شنيده ام تو تصميم گرفته اي به سوي عراق بروي. من تو را از فتنه به خدا پناه مي دهم، پس اگر ترسيده باشي، نزد من بيا که براي تو نزد من امان وصله خواهد بود».

چگونه ممکن بود سرور آزادگان در برابر اشدق، خاضع شود و از او امان بخواهد؟ اشدق، مي خواست امام در قبضه ي او باشد تا اختياري از خود نداشته باشد که اين امر بر امام پنهان نبود و به وي پاسخ داد:

«اگر با نامه ات، قصد صله دادن به من داشته اي، خداوند در دنيا و آخرت، تو را جزاي خير دهد... و آنکه به سوي خدا دعوت کند و عمل صالح انجام دهد و بگويد که من از مسلمانانم، فتنه جو نيست، و بهترين امان، امان خداوند است و به خدا ايمان ندارد آنکه در دنيا از او نترسد و ما از خداوند مي خواهيم در دنيا ترسي داشته باشيم که موجب امان آخرت نزد او باشد» [1] .


پاورقي

[1] ابن‏عساکر، تاريخ 210 -209 /14.