بازگشت

امان نامه ي شمر براي برادران حضرت عباس


پليد پيسي گرفته، «شمر بن ذي الجوشن» گمان کرد که برادران حضرت حسين عليه السلام را به دوري گزيدن از ياري برادرشان قانع مي کند، پس از عبيداللَّه بن زياد براي آنان امان نامه اي گرفت و به سرعت پيش آمد تا در برابر آنان ايستاد و فرياد زد: «کجايند فرزندان خواهرمان، عباس و برادرانش؟».

آن جوانمردان همچون شيران به سويش شتافتند و به او گفتند: «چه مي خواهي اي فرزند ذي الجوشن؟!».

- براي شما امان نامه اي دارم.

آنان خشمگينانه بر او فرياد کشيدند و گفتند: «خداوند تو وامان نامه ات را لعنت کند! آيا ما را امان مي دهي در حالي که فرزند دخت رسول خدا صلي اللَّه عليه و آله اماني ندارد؟!» [1] .

آن گناهکار، ناکام بازگشت، در حالي که گمان کرده بود برادران امام از نوع ياران مسخ شده ي او هستند و نمي دانست که آنان از افراد بي همتاي دنيا بودند که کرامت انسانيت را شکل بخشيدند و براي انسان، افتخار و شکوه آفريدند.


پاورقي

[1] انساب‏الاشراف 391 /3.