بازگشت

امر به معروف


از قوي ترين عواملي که سرور آزادگان عليه السلام به خاطر آنها قيام کرد، برپا داشتن «امر به معروف و نهي از منکر» بود که از پايه هاي اساسي اين دين مي باشد و در درجه اول، امام درباره آن مسؤوليت دارد.



[ صفحه 369]



امام عليه السلام در وصيت به برادرش «ابن حنفيه» که علل قيامش بر ضد يزيد را در آن توضيح داده، اين مطلب را بيان کرده است، آن حضرت عليه السلام فرمود: «من نه خود سرانه و بيهوده خارج شده ام، نه ستمکار و نه مفسد، بلکه براي طلب اصلاح در امّت جدّم خارج شده ام، مي خواهم امر به معروف و نهي از منکر کنم».

امام عليه السلام به ميدانهاي جهاد شتافت تا اين بناي بلند را که زندگي شرافتمندانه در اسلام، بر آن بنا شده است، به پاي دارد؛ بنايي که پايه هايش در روزگار حکومت اموي و يران گشته بود؛ زيرا در زمان آنان، معروف، منکر شده بود و منکر، معروف و امام در بسياري از مواضع بر آنان اعتراض نمود که از جمله آنها سخنراني درخشان آن حضرت در برابر مهاجرين و انصار بوده است که بازماندن آنان از نصرت حق و بر اندازي باطل و ترجيح دادن آسودگي را محکوم کرد که آن را در بخش نخست اين کتاب، بيان کرده ايم.

از آنچه آن حضرت عليه السلام در روز عاشورا در برابر ياران و اهل بيتش در اين زمينه فرموده است، اين بود که: «آيا نمي بينيد به حق عمل نمي شود و از باطل دوري نمي گردد تا مؤمن به لقاي پروردگارش راغب گردد».

آن حضرت، مرگ را بر زندگي ترجيح داد؛ زيرا حق را ديد که متلاشي گشته و باطل گسترش يافته بود.