بازگشت

پاسخ يزيد بن مسعود به امام


«يزيد بن مسعود»، نامه اي به امام نوشت که بر شرافت و کرامت وي دلالت داشت و اينکه دعوت امام را پذيرفته است. متن آن نامه چنين است:

«اما بعد: نامه ات به من رسيد و آنچه مرا به سوي آن فراخوانده و براي دريافت بهره ام از طاعتت دعوت نموده و رستگاري ام را با سهمي از ياري ات خواسته بودي، معلومم گشت، خداوند هيچگاه زمين را از کسي که در آن به خير عمل کند و راهنمايي براي راه رستگاري باشد، خالي نخواهد گذاشت، شما حجّت خداوند بر خلق و امانتش در زمين هستيد، شما شاخه هاي زيتون احمدي هستيد که او اصل و شما فرع آن مي باشيد. پس حرکت کن که پرنده خوشبختي با تو است، من گردنهاي بني تميم را براي تو مطيع ساخته و آنها را در طاعت تو شديدتر از شتران تشنه اي که پس از سه روز چرا در روز چهارم به آب رسيده اند، ساخته ام و گردنهاي بني سعد را براي تو به اطاعت کشيده و چرک دلهايشان را به آب ابري بارنده شسته ام، آنگاه که برق آن جهيد و درخشان شد...».

اين نامه، با ادبي والا و طبعي کريم و تعظيمي شايسته نسبت به امام سرشار است.



[ صفحه 417]



بعضي از مورخان مي گويند: اين نامه در روز دهم ماه محرم پس از آنکه ياران و اهل بيتش شهيد شده بودند به امام رسيد، و آن حضرت تنهاي بي کس مانده بود و نيروهاي غدّار برگرد او فراهم آمده بودند. هنگامي که آن حضرت، نامه را خواند، فرمود: «تو را چه باشد، خداوند تو را از ترس ايمن دارد و روز تشنگي بزرگ، تو را سيراب سازد».

هنگامي که ابن مسعود براي ياري رساندن به امام آماده گشت، خبر کشته شدن آن حضرت به وي رسيد و جانش را در آتش افسوس و حسرت گداخت [1] .


پاورقي

[1] اللهوف، ص19 - 16.