بازگشت

خواب امام حسين


امام حسين «ع » شبي که فردايش از مدينه به سوي مکه حرکت کرد، براي وداع با مدينه و قبر مطهر جدش رسول خدا «ص » به حرم آن حضرت رفت و چندين رکعت نماز خواند و دعا کرد و گريست، تا نزديکيهاي صبح، سر بر روي قبر نهاد و خوابش برد.در خواب، رسول خدا را ديد که او را به سينه چسبانده و مي بوسد و مي فرمايد: مي بينم که بزودي آغشته به خون، تشنه لب در کربلا شهيد خواهي شد.پدر و مادرت و برادرت، اينجا مشتاق تو هستند. [1] اين خواب، خبر از شهادت آن حضرت مي داد.چنين خوابي را صبح عاشورا هم ديده بود.در مدينه، وقتي پيامبر را در خواب ديد، آن حضرت به حسين «ع » فرمود: «يا حسين، اخرج فان الله تعالي شاء ان يراک قتيلا».وقتي محمد حنفيه از امام مي پرسد پس چرا خانواده و زنان و کودکان را مي بري، فرمود: خدا خواسته آنان را اسير ببيند. «قال الحسين: قد شاء الله تعالي ان يراهن سبايا». [2] نيز آن حضرت، جدش را خواب ديد که به او فرمود: «ان لک في الجنة درجات لا تنالها لها الا بالشهاده » [3] و رسيدن به آن درجات بهشتي را در سايه شهادت اعلام کرد.


پاورقي

[1] عوالم بحريني، جلد امام حسين‏ «ع‏»، ص 177.

[2] مقتل الحسين، مقرم، ص 195، به نقل از بحار الانوار، ج 1، ص 184.

[3] امالي صدوق، ص 130.