بازگشت

جعفر خطي


شيخ ابوالبحر شرف الدين جعفر بن محمد بن حسن بن خطي بحراني، در اوايل مداح امراي بحرين و بزرگان آن ديار بود. او در سفري که به ايران داشته با شيخ بهايي در اصفهان ملاقات کرده و به سال 1028 ه. ق در فارس درگذشته است.



ولکن هلم الخطبة في رزء سيد

قضي ظمأ و الماء جار و راکد



کأني به في ثلة من رجاله

کما حف بالليث الاسود الحوارد



اذا اعتلقوا سمر الرماح و جردوا

سيوفا اعارتها البطون الاساود



فليس لها الا الصدور مراکز

و ليس لها الا النحور مغامد



يلاقون شدات الکلماة بأنفس

اذا غضبت هانت عليها الشدائد



الي أن ثووا في الترب صرعي کأنهم

نخيل أمالتهن أيد عواضد



درباره ي مصيبت آقايي صحبت کن که با تشنگي شهيد شد، در حالي که آب جاري و راکد در آن جا وجود داشت.

او در ميان افرادش چون شيري بزرگ بود که گروه شيران خشمگين او را احاطه کرده بودند.

وقتي نيزه به دست گرفتند و شمشير برکشيدند، قلبهاي سياه (دشمنان) را به آنها بخشيد.

براي نيزه ها غير از سينه هاي آنها قرارگاهي وجود نداشت و شمشيرها غير از گردنهاي آنها غلافي نداشتند.

با جانهاي خود که در هنگام خشم همه چيز را آسان مي شمرد به قهرمانان سهمگين حمله مي بردند،

هنگامي که به خاک افتادند. گويي درختان نخل هستند که دستهاي قوي و نيرومندي آنها را خم کرده است.